مختصری از منهاج السنة النبویة

فهرست کتاب

فصل (۱۴۳): بیان دروغ رافضی در استنادش به حدیث غدیر خم بر امامت علیس

فصل (۱۴۳): بیان دروغ رافضی در استنادش به حدیث غدیر خم بر امامت علیس

رافضی می گوید: دلیل دوم حدیثی متواتر از پیامبر است. وقتی که آیه: ﴿۞يَٰٓأَيُّهَا ٱلرَّسُولُ بَلِّغۡ مَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَ[المائدة: ۶۷].

«اى پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملا (به مردم) برسان».

نازل شد پیامبر صدر غدیر خم خطبه‌ای ایراد کرد و به مردم حاضر در آنجا فرمود: ای مردمً آیا من نزد شما بر خودتان نیز مقدم نیستم؟ مردم گفتند: آری. پیامبرصفرمود: پس هرکس من مولای او هستم علی نیز مولای اوست.

خدایا دوست بدار کسی را که با علی دوست است و دشمن بدار کسی که با علی دشمن است. کمک کن به کسی که علی را کمک می‌کند و ترک کن کسی که علی را ترک می‌کند. عمر گفت: أحسنت، خوش به حالت که مولای من و هر زن و مرد مسلمانی شدی. منظور از مولی در این حدیث اولویت داشتن در تصرف و اختیار است. به خاطر این‌که پیامبر صنیز فرمود: آیا من نسبت به شما از نفس شما نیز مقدمتر نیستم؟

جواب استدلال به این آیه و حدیث مذکور را قبلا بررسی کردیم و روشن شد که این روایت دروغ است و آیه: ﴿بَلِّغۡ مَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَ. مدت زیادى قبل از حجه الوداع نازل شده است. اما واقعه غدیر در روز هیجدهم ماه ذی‌الحجه بعد از بازگشت پیامبر صاز مراسم حج اتفاق افتاد که بعد از آن روز دو ماه و اندی در دنیا زندگی کردند.

پس معلوم می‌شود که در روز غدیر خم هیچ دستوری تشریع و نازل نشده بود. نه در حق امام علی و امامت او، و نه درباره چیز دیگری.

اما حدیث موالات [دوستی]، امام احمد و ترمذی آن را از پیامبر صبه این صورت روایت کرده‌اند که پیامبر صفرمود: «هرکس که من را دوست دارد، علی را نیز باید دوست داشته باشد [۲۴۷]» اما بقیه روایت که می‌گوید: «خدایا دوست بدار کسی که علی را دوست دارد و دشمن بدار کسی که علی را دشمن می‌دارد و ...» هیچ شکی در دروغ بودن آن وجود ندارد.

این قسمت از روایت نیز که می‌گوید: «به هر زن و مرد مسلمانی از آن‌ها شایسته‌تر هستی» نیز واقعیت ندارد.

اما آنجا که می‌گوید: «من كنت مولاه فعلي مولاه»: «هر کس من دوست او هستم علی نیز دوست اوست» در کتاب‌های صحیح ششگانه وجود ندارد، اما علمای حدیث با وجود اختلاف‌هایی که در مورد درستی آن وجود دارد آن را روایت کرده‌اند. از امام بخاری، ابراهیم حربی و گروهی از علمای حدیث نقل شده که این حدیث را ضعیف دانسته‌اند. از امام احمد بن حنبل و نیز ترمذی روایت شده که آن را جزو احادیث حسن دانسته‌اند. اما به مرتبه حدیث صحیح نرسیده است. ابوالعباس بن عقده نیز کتابی را درباره سلسله‌هایی که این حدیث توسط آن‌ها به پیامبر می‌رسد تألیف کرده است.

ما در جواب این مسأله می‌گوییم: اگر پیامبر صچنین سخنی را نگفته باشد ما هم حرفی نداریم. اما اگر پیامبر صچنین فرموده باشد قطعا منظور ایشان خلافت بعد از خودش نبوده است زیرا در این فرموده پیامبر صهیچ دلالتی بر این مسأله وجود ندارد. در حالی که چنین مطلب مهمی باید به صورتی صریح و کاملاً روشن بیان شود.

در این فرموده پیامبر دلالت روشنی بر خلافت وجود ندارد. به خاطر این‌که مولی نیز در معنی و مفهوم مثل ولی است. خداوند می‌فرماید: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ[المائدة: ۵۵].

«سرپرست و ولى شما، تنها خداست و پیامبر او و آن‌ها که ایمان آورده‏اند».

باز می‌فرماید: ﴿وَإِن تَظَٰهَرَا عَلَيۡهِ فَإِنَّ ٱللَّهَ هُوَ مَوۡلَىٰهُ وَجِبۡرِيلُ وَصَٰلِحُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَۖ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ بَعۡدَ ذَٰلِكَ ظَهِيرٌ ٤[التحريم: ۴].

«و اگر با هم علیه رسول اللهصمتفق شوید، در حقیقت خدا یاور اوست، و همچنین جبرئیل و مؤمنان صالح، و فرشتگان بعد از آنان پشتیبان او هستند».

خداوند در این آیات می‌فرماید: خداوند و پیامبرش دوست مؤمنان و مؤمنان نیز ولی و دوستان خدا و رسولش هستند. همچنین مؤمنان نیز ولی و دوست یکدیگر هستند.

موالات و دوستی متضاد با دشمنی و عداوت است. دوستی هم باید دو طرفه باشد حال اگر یکی از آن دو دوست از لحاظ رتبه و ارزش والاتر باشد، دوستی او نیکی و لطف بوده، و دوستی طرف دیگر به صورت اطاعت و عبادت است. همان طور که خداوند مؤمنان را دوست دارد و آن‌ها نیز خداوند را دوست دارند. خداوند دوست مؤمنان و ولی و مولای آن‌هاست، آن‌ها را هدایت کرده و از تاریکی‌های گمراهی نجات می‌دهد. پس معنی این‌که خداوند ولی و مولای مؤمنان است، همچنین پیامبر صولی و مولای مؤمنان است، و این‌که علیسمولای مؤمنان است موالاتی است که متضاد با دشمنی و عداوت می‌باشد. مؤمنان نیز موالاتی نسبت به خدا و رسولش صدارند که متضاد عداوت است. این حکم برای همه مؤمنان ثابت است. علیسنیز که یکی از آنان است هم مؤمنان نسبت به او ولایت و دوستی دارند، و هم او نسبت به آنان ولایت و دوستی دارد.

خلاصه این‌که مفهوم ولیّ و مولی و امثال آن با والی فرق دارد. ولایتی که ضد دشمنی می‌باشد چیزی است و ولایتی که به معنی امارت است چیزی دیگر.

این حدیث در مورد ولایت به معنی اول است. پیامبر نیز نفرمود: من والی هرکس هستم علی نیز والی اوست. بلکه لفظ حدیث این گونه است: هرکس که من مولای او هستم علی نیز مولای اوست.

اما این‌که مولی به معنی والی باشد، ادعای باطلی است. زیرا ولایت باید دو طرفه باشد. زیرا هم مؤمنان ولی و دوست خدا هستند، و هم خداوند ولی و دوست آنان است. این مسأله نیز که کسی نسبت به خود مؤمنان مقدم و شایسته‌تر باشد جز برای پیامبر صبرای کسی دیگری ثابت نمی‌باشد. زیرا این قضیه از خصوصیات و ویژگی‌های نبوت ایشان است.

[۲۴۷] - نگا: سنن ترمذی(۵/۲۹۷)و مسند، ( ۴/۲۸۱)، و موضوعات مربوطه از مسند.