مختصری از منهاج السنة النبویة

فهرست کتاب

فصل (۱۲۱): بطلان ادعای رافضی در مورد دلالت آیۀ ﴿وَتَعِيَهَآ أُذُنٞ وَٰعِيَةٞ ١٢بر امامت علیس

فصل (۱۲۱): بطلان ادعای رافضی در مورد دلالت آیۀ ﴿وَتَعِيَهَآ أُذُنٞ وَٰعِيَةٞ ١٢بر امامت علیس

رافضی می‌گوید: «برهان بیستم: فرموده الهی است: ﴿وَتَعِيَهَآ أُذُنٞ وَٰعِيَةٞ ١٢[الحاقه: ۱۲]. «و گوش‌های شنوا آن را دریابد و بفهمد».

در تفسیر ثعلبی هست که گفت: رسول خدا صفرمود: ای علی! از خداوند متعال خواستم تا آن گوش‌های شنوا گوش‌های تو باشد. از طریق ابو نعیم نیز روایت است که: رسول خدا صفرمود: ای علی! خداوند به من فرمان داده که تو را نزدیک خود کنم و به تو یاد دهم! خداوند به من فرمان داده که تو را به خود نزدیک کنم و به تو بیاموزم تا گوش داری و فرابگیری، و این آیه بر من نازل گردید: ﴿وَتَعِيَهَآ أُذُنٞ وَٰعِيَةٞ ١٢پس تو گوش شنوایی، بر این فضیلت مخصوص علی است، لذا او امام است.

پاسخ چند وجه دارد: یکی: درستی اسناد این قول را معلوم کنید چون ثعلبی و ابو نعیم چیزهایی را روایت می‌کنند که بالاجماع قابل احتجاج و دلیل واقع شدن نیستند.

دوم: این حدیث به اتفاق علمای حدیث جعلی است.

سوم: این فرموده او: ﴿إِنَّا لَمَّا طَغَا ٱلۡمَآءُ حَمَلۡنَٰكُمۡ فِي ٱلۡجَارِيَةِ ١١ لِنَجۡعَلَهَا لَكُمۡ تَذۡكِرَةٗ وَتَعِيَهَآ أُذُنٞ وَٰعِيَةٞ ١٢[الحاقة: ۱۱-۱۲].

«و هنگامی که آب طغیان کرد ما شما را بر کشتی سوار کردی. تا آن را وسیلهء تذکری برای شما قرار دهیم، و گوش‌های شنوا آن را دریابد و بفهمد».

تنها گوش یک نفر از مردم را اراده نکرده بلکه خطاب آن با عموم فرزندان آدم است.

و سوار کردنشان بر کشتی از عظیم‌ترین آیات است، خداوند فرمود: ﴿وَءَايَةٞ لَّهُمۡ أَنَّا حَمَلۡنَا ذُرِّيَّتَهُمۡ فِي ٱلۡفُلۡكِ ٱلۡمَشۡحُونِ ٤١ وَخَلَقۡنَا لَهُم مِّن مِّثۡلِهِۦ مَا يَرۡكَبُونَ ٤٢[يس: ۴۱-۴۲]. «نشانه‏اى (دیگر از عظمت پروردگار) براى آنان است که ما فرزندانشان را در کشتیهایى پر (از وسایل و بارها) حمل کردیم. و براى آن‌ها مرکبهاى دیگرى همانند آن آفریدیم».

و فرمود: ﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱلۡفُلۡكَ تَجۡرِي فِي ٱلۡبَحۡرِ بِنِعۡمَتِ ٱللَّهِ لِيُرِيَكُم مِّنۡ ءَايَٰتِهِۦٓۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّكُلِّ صَبَّارٖ شَكُورٖ ٣١[لقمان: ۳۱]. «آیا ندیدى کشتیها بر (صفحه) دریاها به فرمان خدا، و به (برکت) نعمت او حرکت مى‏کنند تا بخشى از آیاتش را به شما نشان دهد؟! در اینها نشانه‏هایى است براى کسانى که شکیبا و شکرگزارند».

حال چطور ممکن است که همه این‌ها فقط برای گوش دادن و نگه داشتن یک تن از مردم آمده باشد؟

آری گوش علی از جمله گوش‌های شنواست، همچون گوش ابوبکر و عمر و عثمان و غیر ایشان، لذا اختصاص به علی ندارد. اصلاً به روشنی معلوم است که تنها گوش‌های علی مصداق گوش‌های شنوا نیست. مگر گوش رسول خدا صشنوا نیست؟ یا مثلاً گوش‌های حسن و حسین و عمار و ابوذر و مقداد و سلمان فارسی و سهل بن حنیف و سایر افرادی که این جماعت بر فضیلت و ایمانشان اعتراف و موافقت دارند؟

لذا اگر قبول داریم که گوش‌های شنوا را هم علی و هم افراد دیگر دارند، روا نیست گفته شود: این فضیلت فقط مخصوص علی است و لا غیر.

تردید نیست که این رافضی جاهل و ظالم کار خود را بر مقدمات بی‌اساس بنا می‌نهد. و ما در میان فرقه‌های بدعت‌گر فرقه‌ای سست برهان‌تر از فرقه رافضه سراغ نداریم و این بر خلاف فرقه‌ای چون معتزله است. چون اینان حداقل حجت‌هایی مطرح می‌کنند که بسیاری از علما و اهل خرد را به زحمت و شک می‌اندازد. اما این رافضه هر حجتی هم داشته باشند جز افراد جاهل و ظالم و هواپرست را قانع نمی‌کند چون هواپرستان هرچه را موافق امیالشان باشد خواه حق و خواه باطل می‌پذیرند، و باکی ندارند.