فصل (۱۴۶): بیان دروغ رافضی در مورد حدیث (وصیت) و عدم دلالت آن بر امامت علیس
رافضی میگوید: «دلیل پنجم روایتی است که اکثر علمای حدیث آن را روایت کردهاند. روایت است که پیامبر صبه علیسفرمود: تو برادر، وصی، جانشین و پرداخت کننده بدهکاری و تعهد من هستی! این سخن نص صریحی در این موضوع میباشد.
جواب: اولاً: میخواهیم که صحت این حدیث را ثابت کند. زیرا در هیچیک از کتابهای مورد اعتماد و قابل اطمینان که بتوان بدون شک و تردید به آنها استدلال کرد روایت نشده است، و هیچیک از ائمه حدیث نیز صحت آن را تأیید نکردهاند.
آنجا که میگوید: «اکثر علما این حدیث را روایت کردهاند»: اگر منظورش این است که علمای حدیث آن را در کتابهای قابل استدلال مثل صحیح بخاری و مسلم و امثال آنها روایت کردهاند و گفتهاند که این حدیث صحیح است، واقعا که به آنها دروغ بسته است. اما اگر منظورش این است که امثال ابونُعیم در کتاب «فضایل» و مغازلی و خطیب خوارزم آن را روایت کردهاند یا اینکه در کتابهای دیگری در مورد فضایل روایت شده است، به اتفاق اهل علم این امر به تنهایی حتی در مسایل فرعی نیز نمیتوان به آن استدلال کرد چه برسد به مسأله امامت که شما قیامت را نیز بر آن پایهگذاری کردهاید.
دوماً: به اتفاق اهل حدیث این روایت دروغ و ساختگی است. قبلا سخن ابن حزم را نقل کردیم که امثال این احادیث ساختگی هستند. هرکسی که کمترین اطلاع و علمی به روایات و راویان داشته باشد متوجه این مسأله خواهد شد و آن را تصدیق خواهد کرد. زیرا کسی که دانا به احادیث صحیح و ضعیف است، بیتردید میفهمد که این نوع حدیثها نه تنها ضعیف بلکه دروغ و ساختگی هستند.
سوم: علیسبدهی پیامبر صرا ادا نکرد بلکه درست آن است که پیامبر صهنگامی که فوت کرد زرهی داشت که به عنوان گرو در برابر (۳۰) وسق(بار شتر) جو آن را نزد یک یهودی گذاشته بود [۲۴۹]که این بدهی نیز از آن زره گرو نهاده شده پرداخت شد و غیر از این مورد نیز بدهی دیگری از پیامبر صروایت نشده است.
در کتاب صحیح مسلم و بخاری با نقل از پیامبر صروایت شده است که ایشان فرمودند: «لا يقتسم ورثتي ديناراً ولا درهماً، ما تركت بعد نفقة نسائي ومؤنة عاملي فهو صدقة» [۲۵۰]: «وارثان من درهم و دیناری را میان خود تقسیم نکنند. آنچه هم که بعد از نفقه همسران و اجرت کارگزارم باقی میماند صدقه خواهد بود». اگر دینی بر آن حضرت بود حتما از دارایی به جای ماندهی(ما ترک) او پرداخت میشد که بر صدقه نیز مقدم بود. همانطور که در احادیث صحیح ثابت شده است.
[۲۴۹] - نگا: صحیح بخاری،(۴/۱۴۱). [۲۵۰] - نگا: صحیح بخاری،(۴/۱۲)و صحیح مسلم،(۳/۱۳۸۲).