مختصری از منهاج السنة النبویة

فهرست کتاب

فصل (۶۸): در مورد طعن رافضی بر ابوبکرسمبنی بر این‌که از ولایتش در هراس بود

فصل (۶۸): در مورد طعن رافضی بر ابوبکرسمبنی بر این‌که از ولایتش در هراس بود

مولف رافضی می‌گوید: «و ابوبکر گفته است: ای کاش در سایه سقیفه بنی ساعده دستم را به دست یکی از آن دو نفر می‌دادم و با یکی از آن دو بیعت می‌نمودم تا او امیر شود و من وزیر». می‌گوید: «این نشان می‌دهد که ابوبکر صلاحیت نداشت و خودش از امامت خودش راضی نبود».

در جواب باید گفت: اگر این کلام صحیح باشد قوی‌ترین دلیل بر امام نبودن علی است، زیرا گوینده چنین کلامی آن را از ترس خدا می‌گوید که مبادا حق ولایت را ضایع و تباه گرداند و به این علت چنین کلامی گفته می‌شود که اگر غیر او امیر شده و او وزیر گردد، از بی‌عدالتی مبراتر خواهد بود. چنانچه علی امام می‌بود، باز هم واگذاری ولایت به یکی از آن دو نفر تباه کردن ولایت محسوب می‌شد، و ابوبکر وزیر شخصی ظالم می‌گردید، و در این صورت آخرت خودش را به بهای دنیا برای شخص دیگری فروخته بود، و کسی که از خدا خوف داشته باشد و برائت ذمه خود را بخواهد، چنین کاری را انجام نمی‌دهد.