مختصری از منهاج السنة النبویة

فهرست کتاب

فصل (۱۳۲): بطلان ادعای رافضی در مورد دلالت آیۀ ﴿وَمَنۡ عِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلۡكِتَٰبِبر امامت علیس

فصل (۱۳۲): بطلان ادعای رافضی در مورد دلالت آیۀ ﴿وَمَنۡ عِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلۡكِتَٰبِبر امامت علیس

رافضی می‌گوید: برهان سی و یکم: فرموده حق تعالی است: ﴿وَمَنۡ عِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلۡكِتَٰبِ ٤٣[الرعد: ۴۳].

«و کسى که علم کتاب (و آگاهى بر قرآن) نزد اوست».

ابو نعیم از ابن حنفیه روایت کرده که گفت: مقصود از او علی بن ابی طالب است. در تفسیر ثعلبی نیز از عبدالله بن سلام روایت شده که گفت: گفتم: این که علم کتاب نزد اوست چه کسی است؟ فرمود: او علی بن ابی طالب است. و این بر افضلیت او دلالت دارد پس او امام بر حق است.

پاسخ این گفته‌ها بر چند وجه است: یکی: مطالبه صحت و درستی این نقل قول از ابن سلام و ابن حنفیه.

وجه دوم: حتی با فرض ثابت شدن و صحت این روایت، به خاطر مخالفت اکثریت روایات با آن، حجت به شمار نمی‌رود.

سوم: این روایت به دروغ به ابن سلام و ابن حنفیه نسبت داده شده است.

چهارم: این ادعا قطعاً باطل است چون خداوند متعال فرمود: ﴿قُلۡ كَفَىٰ بِٱللَّهِ شَهِيدَۢا بَيۡنِي وَبَيۡنَكُمۡ وَمَنۡ عِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلۡكِتَٰبِ ٤٣[الرعد: ۴۳].

«آن‌ها که کافر شدند مى‏گویند: «تو پیامبر نیستى!» بگو: «کافى است که خداوند، و کسى که علم کتاب (و آگاهى بر قرآن) نزد اوست، میان من و شما گواه باشند».

اگر منظور از «کسی که دارای علم کتاب است» علی باشد معنایش آن است که محمد برای اثبات آنچه گفته پسر عمویش علی را شاهد می‌آورد، و معلوم است که شهادت دادن علی به پیامبری و به هر آنچه گفته فایده‌ای به محمد نمی‌رساند و گواهی علی حجتی بر مردم نخواهد بود. دلیل معتبری هم برای استدلال کننده نمی‌شود و کسی بوسیله آن قانع نخواهد شد. چون احتمالاً خواهند گفت: علی خود از کجا به رسالت و نبوت محمد صپی برده؟ آیا جز از خود محمد صآن را گرفته است؟ و در نهایت شهادت علی برای محمد صبه مثابه شهادت خود محمد صبرای خودش خواهد بود.

از همین جهت ممکن است بگویند: این که پسر عمویش است‌ و اولین کسی که به او ایمان آورده است، در نتیجه احتمالاً از وی طرفداری و جانبداری می‌کند (پس شهادتش اعتباری ندارد).

می‌بینیم که این جاهل خواسته فضیلتی برای علی بیابد اما در واقع با این ادعا هم به شأن و منزلت علی و پیامبر صمتعرض گردیده و هم ادله و حجت‌های اسلام را زیر سؤال برده است، اصلاً چنین چیزی را جز زندیقان و جاهلان بی‌خبر از همه چیز نمی‌گویند.

وإن كنت لا تدري فتلك مصيبة
وإن كنت تدري فالمصيبة أعظم

اگر از قضایا اطلاع‌ نداری‌ که ‌این‌خود مصیبتی است. واگر خبر داری که مصیبت‌بزرگ‌تر است

پنجم: خداوند سبحانه و تعالی به شهادت طلبیدن اهل کتاب را در چند آیه ذکر نموده است، همچون این فرموده: ﴿قُلۡ أَرَءَيۡتُمۡ إِن كَانَ مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ وَكَفَرۡتُم بِهِۦ وَشَهِدَ شَاهِدٞ مِّنۢ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ عَلَىٰ مِثۡلِهِۦ[الأحقاف: ۱۰].

«بگو: «به من خبر دهید اگر این قرآن از سوى خدا باشد و شما به آن کافر شوید، در حالى که شاهدى از بنى اسرائیل (مانند عبدالله بن سلام) بر آن شهادت دهد».

مگر علی از قوم بنی اسرائیل است؟!