فصل (۱۱۹): بطلان ادعای رافضی در مورد دلالت آیۀ (صدقه نجوی) بر امامت علیس
رافضی میگوید: «برهان هجدهم: فرموده الهی است که: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا نَٰجَيۡتُمُ ٱلرَّسُولَ فَقَدِّمُواْ بَيۡنَ يَدَيۡ نَجۡوَىٰكُمۡ صَدَقَةٗۚ﴾[المجادلة: ۱۲]. «ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که میخواهید با رسول خدا نجوا کنید پیش از نجوایتان صدقهای در راه خدا بدهید».
از طریق ابونعیم حافظ از ابن عباس روایت است که گفت: خداوند متعال سخن گفتن با رسول خدا صرا حرام فرموده است مگر اینکه صدقهای تقدیم شود، آنان از اینکه پیش از گفتگو با ایشان صدقه بدهند بخل ورزیدند، اما علی صدقه داد و کسی جز او از مسلمانان چنین نکرد، در تفسیر ثعلبی هم آمده که پسر عمر گفت: علی سه فضیلت دارد که اگر تنها یکی از آنها را داشتم برایم از هر نعمتی بهتر و عزیزتر میبود. ازدواجش با فاطمه، در دست گرفتن پرچم در نبرد خیبر، و آیه نجوی.
رزین بن معاویه در «الجمع بین الصحاح السته» از علی روایت کرده است که فرمود: جز من هیچکس به این آیه عمل نکرد، و به خاطر من خداوند بر این امت آسان گرفت، و این بر فضیلت او بر سایر اصحاب دلالت میکند، لذا او به امامت سزاوارتر است.
در پاسخ باید گفت: چیزی که ثابت شده این است که علیسصدقه داد و گفتگو کرد، اما آیه نجوی کمی بعد و پیش از آنکه کس دیگری به آن عمل کند منسوخ شد، ولی آیه، صدقه را بر آنان واجب نکرد. بلکه به اصحاب امر فرمود که هر گاه گفتگوی محرمانه کردند صدقه بدهند، لذا هرکس گفتگوی محرمانه نکند صدقهای هم نباید بدهد. حال که مناجات واجب نیست، پس کسی بخاطر ترک عملی که واجب نیست سرزنش نمیشود. و اگر از دادن صدقه عاجز باشد باز قابل سرزنش نیست، اما اگر توانایی صدقه داشت، نجوا کرد و صدقه داد، نیت و اجر عملش برایش میماند، اما اگر کسی لازم ندید که مناجاتی بکند و علتی برای این کار نداشت او ناقص یا مقصر نیست، اما اگر کسی به هر علت نیاز داشت با پیامبر محرمانه گفتگو کند و از روی بخل این کار را نکند، چنین کسی فقط کار مستحبی را واگذارده است. و روانیست و نمیتوان علیه خلفا گفت که جزو این دسته اخیر بودهاند. معلوم هم نیست که هر سه آنان هنگام نزول این آیه حاضر بوده باشند، ممکن است برخی از آنان غایب بودهاند. و ممکن است که برخی از ایشان نیاز به گفتگو محرمانه با پیامبر داشته و یا اصلاً نداشتهاند.
زمان عدم نسخ آیه هم چندان طولانی نشد تا فرض کنسم حتماً ایشان را به مناجات با رسول خدا صحاجتی بوده است.
و با فرض اینکه یکی از خلفای سه گانه کار مستحبی را هم ترک کرده باشد، باید گفت ما بارها توضیح دادیم که هر که کار مستحبی بکند لزوماً به خاطر آن کار از دیگری بهتر و برتر نمیشود. در سنن ترمذی حدیث مرفوع هست که: «شایسته نیست در جمعی که ابوبکر در آن است، کسی غیر او امامت کند» [۲۲۶].
هزار شتری که عثمان انفاق کرد بسیار بزرگتر از صدقه علی بود: انفاق در جهاد بر خلاف صدقه دادن در ازای مناجات، فرض و واجب بود، چون صدقه دادن در آنجا مشروط به این بود که فرد بخواهد با رسول خدا صگفتگوی خصوصی بکند، و این یعنی اگر کسی نخواهد این کار را بکند لازم هم نیست که صدقه بدهد.
خداوند درباره عدهای از انصار فرمود: ﴿وَيُؤۡثِرُونَ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ وَلَوۡ كَانَ بِهِمۡ خَصَاصَةٞۚ﴾[الحشر: ۹]. «و آنها را بر خود مقدم میدارند هرچند خودشان بسیار نیازمند باشند».
به طور کلی فضیلت انفاق در راه خدا را بسیاری از مهاجرین و انصار دارا هستند به طوری که انفاق علی در مقایسه با انفاق ایشان بسیار ناچیز است، اصولاً علی در زمان حیات رسول خدا صدارایی چندانی نداشت.
[۲۲۶] - نگا: سنن ترمذی (۵/۲۷۶).