فصل (۸۳): ادعای رافضی بر اینکه عمر آگاهی اندکی در مورد احکام داشت
مولف رافضی میگوید: «عمر از آگاهی اندکی در مورد احکام برخوردار بود و دستور داد زن حاملهای را رجم کنند. علی به او گفت: تو اجازه چنین کاری را نداری، زیرا اگر اجازه رجم این زن را داشته باشی، اجازه جنین داخل شکمش را نداری. پس عمر او را رجم نکرد و گفت: اگر علی نبود، عمر هلاک میشد».
در جواب باید گفت: این ماجرا اگر صحیح باشد، از دو حال خارج نیست. یا اینکه عمر ندانسته که آن زن حامله است، و علی او را با خبر نموده است، و شکی نیست که اصل بر عدم علم اشخاص است، و چنانچه امامی نداند که شخص مستحق قتل و یا رجم حامله است، و دیگران در این باره او را مطلع گردانند. این اطلاع از باب آگاه کردن امام از امور پنهانی مردم است، و از نوع شهادت شهود در نزد امام است، و این امر در مورد یک یک انبیاء و ائمه و غیر ایشان گریزناپذیر است، و این مسائل جزو احکام کلی شریعت نیست.
و یا اینکه عمر فراموش کرده که زن حامله نباید رجم شود، و علی به او متذکر میشود. و او بعد از یادآوری رجم نمیکند. و سنت پیغمبر صهمینگونه بوده است، و وقتی یک زن از قبیله بنی غامد آمد و گفت: من از زنا حامله شدهام، حضرت فرمود: «اذهبي حتى تضعيه» [۱۸۰]یعنی: برو و زمانی برگرد که وضع حمل کردی.
و به فرض که عمر حکم این مسأله را ندانسته باشد، و بعد به آن پی برده باشد ایرادی بر او وارد نیست، زیرا عمر زمامدار مسلمانان و اهل ذمه بود حقوق همه را میداد، حدود را اجرا میکرد و بین همه مردم قضاوت میکرد، و در زمان او اسلام منتشر شد، و چنان گسترش یافت که سابقه نداشت، و دائماًً در حال قضاوت و فتوی بود و چنانچه از کثرت علم برخوردار نمیبود، توان این کار را نداشت و با این توصیف چنانچه حکم یک مسأله از صد هزار مسأله بر او پوشیده بماند و سپس به آن پی ببرد، و یا اینکه آن را از یاد برده باشد، و سپس به او یادآوری شود، چه عیب و نقص و ایرادی بر او واجب است؟!
و علیسنیز چندین برابر این مقدار از حکم مسایل بر او پوشیده مانده است، و حتی وفات کرد و به بعضی از آنها پی نبرد.
[۱۸۰] - نگا: مسلم ۳/۱۳۲۳ و سنن ابی داود، ۴/۲۱۲-۲۱۳.