مختصری از منهاج السنة النبویة

فهرست کتاب

فصل (۳۲): دربارۀ نامگذاری ابوبکرسبه صدیق و سبب آن

فصل (۳۲): دربارۀ نامگذاری ابوبکرسبه صدیق و سبب آن

مؤلف رافضی می‌گوید: «و از همه آن‌ها روایت شده که پیغمبر صدر حق ابوذر فرمود: «ما أقّلت الغبراء ولا أظلّت الخضراء على ذي لهجة أصدق من أبي ذر».یعنی: تنگ‌دستی و فراخ دستی بر کسی صریح اللهجه‌تر و راستگوتر از ابوذر نیامده است».

با این وجود او را صدیق ننامیدند و ابوبکر را صدیق نامیدند در حالی که چنین حدیثی در مورد او بیان نشده است».

در جواب باید گفت: این حدیث را همگی روایت نکرده‌اند: نه در صحیحین و نه در سنن اثری از آن نیست، بلکه فی‌الجمله روایت شده است و به فرض صحت و ثبوت آن، مراد از حدیث این نیست که ابوذر از جمیع مخلوقات راستگوتر است. زیرا معنی این سخن این است که او از پیغمبر صو سایر انبیاء و علی بن ابی‌طالب راستگوتر باشد، و این خلاف اجماع مسلمانان – شیعه و سنی – است. پس بدیهی است که این کلام به معنی راستگو بودن ابوذر است که دیگران در نیل به صداقت از او پیشی نمی‌گیرند.

این‌که ابوذر در صداقت در مرتبه دیگران باشد به این معنی نیست که در صداقت و تصدیق حق – با هم – نیز در آن مرتبه است و به معنی عظمت حقی نیست که آن را با صداقت می‌گوید و تصدیق می‌کند.

توضیح اینکه: گفته می‌شود: فلانی «صادق اللهجة» است. یعنی راستگو است، اگرچه در مراد پیام پیغمبران علم کمی داشته باشد. پیغمبر صنیز نفرموده ابوذر از همه تصدیق‌کننده‌تر بوده است و بلکه فرموده: راستگوترین است.

و صدّیق کسی نیست که تنها راستگوست. بلکه تصدیق انبیاء و پیغمبر اسلام صصدق خاصی است. بنابراین مدح به صدیق – که نوع خاصی از صدق است – گونه‌ای است و مدح به راستگو و صادق بودن، گونه‌ای دیگر است. هر صدّیقی، صادق است، ولی هر صادقی، صدّیق نیست.