فصل (۶۹): در مورد طعن رافضی بر ابوبکر صدیقسکه با لشکر اسامه به جنگ نرفت
مولف رافضی میگوید: «و پیغمبر صدر آخرین بیماریاش مکرراً دستور داد که سپاه اسامه تجهیز گردد و فرمود: خداوند کسی را که از سپاه اسامه تخلف ورزد نفرین کرده است و خلفای سه گانه با آن سپاه بودند، ابوبکر، عمر را از رفتن منع کرد».
در جواب باید گفت: این کلام دروغی است که آگاهان به سیره بر کذب آن اتفاق نظر دارند، و هیچ کسی نقل نکرده که پیغمبر ابوبکر و عثمان را به رفتن امر کرده باشد، و این امر تنها در مورد عمر روایت شده است. چگونه حضرت صابوبکر را میفرستد، در حالی که او را برای امامت نماز در مدت بیماریاش تعیین کرده بود، و مدت بیماریاش از یک پنج شنبه تا دوشنبه دو هفته بعد یعنی دوازده روز طول کشید، و بنابر نقل متواتر در این مدت کسی جز ابوبکر امام نماز نبود، و امامت ابوبکر به هنگام بیماری حضرت برای مسلمانان یک نماز و یا دو نماز و یا نماز یک روز و دو روز نبوده است که مجالی برای صحت ادعای روافض باقی بماند که میگویند: عایشه بدون امر پیغمبر صاو را امام کرد. بلکه ابوبکر در طول مدت بیماری حضرت صامامت میکرد، و مردم در این باره اتفاق نظر دارند که پیغمبر هنگام بیماری امامت نمیکرد و جز ابوبکر، هیچکس دیگری امامت نکرد و این امامت چندین روز طول کشید. حداقل چیزی که میتوان گفت، این است که ابوبکر در هفده نماز امام جماعت بود: ابوبکر شب جمعه (پنج شنبه شب) نماز جماعت را امامت کرد، روز جمعه خطبه خواند و امامت کرد و این مطلب را از حدیث صحیح به صورت متواتر بیان کردهاند. ابوبکر همچنان امامت میکرد تا نماز صبح روز دوشنبه که امامت نماز صبح را به جا آورد، پیغمبر صدر اثنای نماز پرده خانهاش را کار زد و دید که پشت سر ابوبکر دارند نماز میخوانند. وقتی صحابه او را دیدند، نزدیک بود نمازشان را ترک کنند [و به سوی او بروند]. سپس حضرت صپرده را انداخت و این آخرین دیدار عمومی حضرتصبود، و به هنگام گرم شدن روز و بالا آمدن آفتاب در حوالی زوال خورشید و نزدیکیهای نماز ظهر وفات فرمود.