فصل (۱۷۴): بطلان ادعای رافضی در مورد دلالت خبر دادن علیساز رویدادهای غیبی بر امامت او
رافضی میگوید: «پنجم: خبر دادن او از غیب و رویدادها قبل از وقوع آنها زمانی که طلحه و زبیر از او اجازه خواستند برای عمره به مکه بروند فرمود: نه به خدا قسم قصد عمره ندارید بلکه میخواهید به بصره بروید. و همانگونه که گفته بود شد. او در ذی قار در حالی که نشسته بود تا بیعت بگیرد خبر داد که از سوی کوفه (۱۰۰۰) مرد نه یکی بیشتر و نه کمتر به سوی من میآیند و با من بر سر مرگ بیعت میکنند و عملاً همچنین شد. آخرین فرد آنها اویس قرنی بود. او از کشته شدن ذی الثدیه خبر داد و چنین هم شد.
شخصی در جریان نهروان به او خبر داد که خوارج از آنجا میگذرند. او فرمود: آنها عبور نخواهند کرد. سپس فرد دیگری چنین امری را به اطلاع او رساند. فرمود: آنها از اینجا عبور نخواهند کرد به خدا قسم کشته خواهند شد. و این امر تحقق یافت.
او به شهربان خبر داد که معاویه دستها و پاهایش را قطع خواهد کرد و او را بر دار خواهد آویخت. معاویه او را چنین کرد. به میثم تمار خبر داد که او بر در خانه عمرو بن حریث که درختانش از بقیه مردم کوتاهتر است به دار آویخته خواهد شد. و گفت: گویی من درختی را که بر آن اعدام خواهد شد میبینم و چنین شد، به رشید هجری گفت: دستها، و پاها و زبانش بریده خواهد شد و او را بر دار خواهند آویخت و چنین شد، به کمیل بن زیاد خبر داد که حجاج او را میکشد، و به قنبر گفت که حجاج او را ذبح میکند هردو امر تحقق یافت.
به براء بن عازب گفت: پسرم حسین کشته خواهد شد و تو به او کمک نخواهی کرد، و چنین شد حتی از محل کشته شدن او خبر داده بود.
از بر سر کار آمدن حکومت بنی عباس خبر داده بود که ترکها (مغولان) حکومت را از آنها خواهند گرفت و گفت: حکومت بنی عباس ضعیف است و هیچ استحکامی ندارد. چنانکه ترکها، دیلمیها، هندوها، بربرها و مردم طیلسان برای ساقط کردن حکومت آنها تلاش کنند، قادر به این کار نخواهند بود تا اینکه غلامان و مامورانشان شورش کنند و پادشاهی ترک از همان جایی بیاید که حکومتشان از آنجا شروع شده است، و بر هر شهری میگذرد آن را فتح میکند، و هر پرچمی را که در مقابل او برافراشته شود پایین میآورد. کسی که با او بجنگد، بیچاره خواهد شد. همچنان خواهد بود تا اینکه او را بر آنها (بنی عباس) پیروز میکند. سپس پیروزی او به وسیله مردی از اهل بیت من که براساس حق سخن میگوید و عمل میکند، در هم خواهد شکست، آگاه باشید که عملاً چنین شد، و از همان جایی که ابو مسلم خراسانی برای عباسیان بیعت میگرفت هولاکو ظهور کرد.
در پاسخ باید گفت: خبر دادن از برخی از امور غیبی از کسانی که از علی هم در جایگاه پایینتری بودهاند، روایت شده است، علی از این امر والاتر است. در میان پیروان ابوبکر، عمر و عثمان کسانی هستند که چندین برابر این، از امور غیبی خبر دادهاند و برای امامت صلاحیت و شایستگی نداشتند، همچنین برترین افراد زمانه خودشان هم نبودهاند. چنین افرادی در گذشته هم بودند و امروزه هم فراوانند. حذیفه بن یمان، ابو هریره و دیگر یاران پیامبر صاز مسائل عینی چندین برابر این امر را به اطلاع مردم رساندهاند. ابوهریره آن را به پیامبر صنسبت میداد. حذیفه گاهی آن را اسناد میداد و گاهی اسناد نمیداد، اگر چه در حکم مسند بود.
آنچه او و دیگران از آن خبر دادهاند ممکن است آن را از پیامبر صشنیده باشند، و شاید از اموری باشند. که خودشان آنها را تجربه کردهاند. عمرسچندین مورد از اینها را بیان کرده است.
کتابهای فراوانی درباره کرامات و اخبار اولیاء تألیف شده است. از جمله آنچه در کتاب (الزهد) امام احمد یا (حلية الأولياء) محمد بن خلال (صفوة الصفوة) و ابن ابی الدنیا و (كرامات الأولياء) لالکائی درباره کرامات برخی از پیروان ابوبکر و عمر وجود دارد مانند علاء بن حضرمی نماینده ابوبکر، ابومسلم خولانی یکی از پیروان آن دو، ابی صهباء عامر بن عبد قیس و دیگرانی که علی از آنها والاتر و برتر بود. این بدان معنی نیست که آنها از یاران پیامبر صبرتر بودهاند، چه برسد به خلفا برای این حکایاتی که آنها را درباره علی ذکر کرد. هیج اسنادی نیاورده است. صحت و دروغ برخی از آنها آشکار است. برخی دیگر نیز معلوم نیست که صحیحاند یا کذب.
خبری که آن را درباره پادشاه ترکها ذکر کرد دروغ بستن به علی است. این از اموری است که متأخران آن را وضع کردهاند.
ادعای غالیان که ادعا میکنند علی از همه امور آینده به طور مطلق خبر دارد، دروغ آشکاری است. علم درباره برخی از آنها فقط به او اختصاص ندارد و علم به همه آنها برای او یا دیگران حاصل نشد.