مختصری از منهاج السنة النبویة

فهرست کتاب

فصل (۲۱۲): درهم پاشیدن شبهات رافضی در مورد فضایل ابوبکر صدیقسدر روز بدر

فصل (۲۱۲): درهم پاشیدن شبهات رافضی در مورد فضایل ابوبکر صدیقسدر روز بدر

رافضی گفته: (و امّا این‌که ابوبکر روز بدر در چادر (جایگاه) انیس پیغمبر صبوده برای ابوبکر فضیلت نیست، چون پیغمبر صبخاطر انسش با خدا از هر انیسی بی‌نیاز بوده، امّا چون پیغمبر می‌دانست که اگر به ابوبکر فرمان جنگیدن بدهد ایجاد مشکلات می‌کند، چون ابوبکر چندین بار در غزوات فرار کرده بود، حالا کدام یک فضیلت است: نشستن به خاطر دوری از جنگ، یا آن‌که با نفس در راه خدا جهاد می‌کند؟).

جواب: این‌که به این مفتری کذّاب گفته می‌شود: آنچه را گفتی باطل بودنش از چند جهت آشکار است.

اوّل: این‌که گفته: (چند بار در جنگ فرار کرده) گفته می‌شود: این حرف کسی است که نسبت به غزوات رسول الله صدر نهایت جهل باشد، و این جهل از رافضی انکار نمی‌شود، چون آن‌ها از هرکس دیگری نسبت به احوال و وضعیّت پیغمبر صنادان‌ترند، و در مورد او هرچه دروغ باشد تصدیق، و هرچه صدق باشد تکذیب می‌کنند، این بدین سبب است که غزوۀ بدر اوّلین جنگ است، و قبل از آن نه پیغمبرصو نه ابوبکر جنگی با کافران نداشته‌اند.

دوّم: ابوبکر هیچ وقت فرار نکرده است، حتّی روز اُحُد نه او و نه عمر شکست نخوردند، تنها عثمان بود که از جنگ پشت نمود، خداوند او را هم عفو نمود، و امّا ابوبکر و عمر هیچکس نگفته که آن‌ها با شکست خوردگان شکست خورده‌اند، بلکه در روز حنین هم با پیغمبر صثابت ماندند، همچنانکه آن را از اهل سیره نقل کردیم، امّا بعضی از دروغگویان گفته‌اند که آن‌ها در روز حنین پرچمدار بودند ولی برگشتند و پیروز نشدند، عدّه‌ای دیگر دروغ را بیشتر نموده و می‌گویند: آن‌ها نیز با شکست خوردگان شکست خوردند، امّا این‌ها همه دروغ است.

سوّم: اگر ابوبکر در این حالت می‌ترسید پیغمبر صدر میان اصحاب او را برای همنشینی در چادر انتخاب نمی‌کرد، بلکه در چنین جنگی انتخاب نمودن همراهی با این وصف جایز نیست، چون نباید امام با کسی مصاحبت داشته باشد که شکست خورده و ترسو باشد، چه رسد به این‌که او را از سایر یاران مقدّم دارد، و او را با خودش در جایگاه قرار دهد.

چهارم: این‌که گفته شود: هر کسی که از علم سیره آگاهی داشته باشد می‌داند که ابوبکر قلبی قویتر از تمام اصحاب داشته است، و در این وصف هیچکس به حدّ او نرسیده و نزدیک هم نشده است، چون او از روزی که خداوند پیغمبرش صرا مبعوث گردانید تا آن‌که ابوبکر فوت نمود پیوسته و مدام مجاهدی ثابت قدم و شجاع بود، در جنگ با دشمن هیچکس از او ترسی ندیده، حتّی زمانی که رسول الله صفوت نمودند اکثریت اصحاب دچار ضعف قلبی شدند، امّا او آن‌ها را استوار و ثابت گردانید، أنس می‌گوید ابوبکر برای ما خطبه می‌خواند در حالیکه ما مثل روباه بودیم، آنچنان ما را تشجیع نمود که مثل شیر شدیم. روایت شده که عمر گفت: ای جانشین رسول الله صبا مردم ائتلاف می‌کنی! ریشش را گرفت و گفت: ای پسر خطّاب آیا کسی که در جاهلیّت با قدرت بوده در اسلام ضعیف است؟! بر چه چیزی با آن‌ها ائتلاف کنم بر سخنی افتراء یا بر شعری حماسی؟!

پنجم: این‌که گفته: (کدامیک با فضیلت‌تر است: آن‌که از جنگ نشسته یا آن‌که با نفسش در راه خدا جهاد می‌کند؟). گفته می‌شود: بلکه بودن ابوبکر با پیغمبر صدر این حالت بزرگترین جهاد بوده است؛ چون هدف دشمن کشتن پیغمبر صاست، یک سوّم لشکر اطراف او بودند تا او را از دشمن حفظ کنند، و یک سوّم از لشکر دنبال شکست خوردگان (دشمن) افتادند، و یک سوّم دیگر غنائم را جمع می‌کردند، سپس خداوند غنیمت را در بین همۀ آن‌ها تقسیم نمود.

ششم: این‌که گفته است: (اُنس پیغمبر صبه پروردگارش او را از هر اُنسی بی‌نیاز می‌کرد).

گفته می‌شود: ابوبکر در جایگاه انیس او بود، این لفظ قرآن و حدیث نیست، و کسی که آن را گفته می‌داند چه گفته است - منظورش این نبوده که انیس پیغمبر صبوده تا نترسد، بلکه منظور این بوده که ابوبکر، پیغمبر صرا بر جنگ یاری نموده همچنانکه کسی از او هم کمتر بوده در جنگ پیغمبر صرا یاری نموده است. فضیلت صدّیق مخصوص به خودش است و در آن هیچ کسی با او شریک نیست، و امّا در فضیلت علی تمام اصحاب شریک هستند، خداوند از همۀ آن‌ها راضی باد.

جهت هفتم: پیغمبر صو ابوبکر از جایگاه خارج شدند، و پیغمبر به سوی آنان سنگ انداخت آنچنان انداختنی که خداوند در مورد آن می‌فرماید: ﴿وَمَا رَمَيۡتَ إِذۡ رَمَيۡتَ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ رَمَىٰ[الأنفال: ۱۷].

«واین تو نبودى (اى پیامبر که خاک و سنگ به صورت آن‌ها) انداختى؛ بلکه خدا انداخت! و خدا مى‏خواست».

صدّیق با آن‌ها جنگید حتّی پسرش عبدالرحمن به او گفت من روز بدر تو را دیدم امّا از تو روی گرداندم (با تو نجنگیدم) ابوبکر گفت: امّا اگر من تو را می‌دیدم تو را می‌کشتم.