مختصری از منهاج السنة النبویة

فهرست کتاب

فصل (۱۴۷): بطلان ادعای رافضی در مورد دلالت حدیث پیمان برادری بر امامت علیس

فصل (۱۴۷): بطلان ادعای رافضی در مورد دلالت حدیث پیمان برادری بر امامت علیس

رافضی می‌گوید: دلیل ششم حدیث پیمان برادری است. أنس بن مالک از پیامبرصروایت کرده است که در روز مباهله زمانی که پیامبر صدر بین مهاجرین و انصار پیمان برادری بست. علیسدر جایی ایستاده بود که پیامبر صاو را می‌دید و می‌شناخت که مابین او و شخص دیگری پیمان برادری نبست. به همین خاطر با چشمی گریان از آنجا بیرون رفت. پیامبر صفرمود: ابوالحسن کجا رفت؟ گفتند که با گریه این جا را ترک کرد. پیامبرص فرمود: ای بلال برو و او را نزد من بیاور. بلال به دنبال او رفت. علیسبا چشمی گریان به خانه رسید. فاطمهل به او گفت: برای چه گریه می‌کنی؟ گفت: رسول خدا صبین مهاجرین و انصار پیمان برادری بست اما بین من و دیگری پیمان برادری نخواند. فاطمهلگفت: خداوند تو را رها نکرده و تنها نمی‌گذارد. خداوند تو را شرمنده نکند! شاید پیامبر صتو را برای خودش گذاشته است. بلال گفت: ای علی دعوت رسول خدا صرا اجابت کن و با من بیا. علیسآمد. پیامبر صفرمود: ای ابالحسن چرا گریه می‌کنی؟ او نیز علت را گفت. پیامبر صفرمود: من تو را برای خودم گذاشته بودم. آیا خوشحال نمی‌شوی که با من برادر باشی؟ او نیز گفت: البته. پیامبر صدست او را گرفت و به منبر برد و فرمود: خداوندا! این از من است و من از او. بدانید که علی نسبت به من به منزلت هارون نسبت به موسی است. آگاه باشید که هرکس من مولای او هستم علی نیز مولا و دوست اوست. بعد از این ماجرا علیسبرگشت. عمر به دنبال او رفت و گفت: خوش به حالت ای ابالحسن، مولای من و هر مسلمان دیگری شدی. این پیمان برادری بر برتری و افضلیت دلالت می‌کند. پس باید او امام باشد.

جواب: اولاً: باید صحت این حدیث به اثبات برسد. زیرا این حدیث را همان طور که احادیث قبل را نسبت می‌داد به هیچ کتابی نسبت نداده است با این‌که عادتش این است که احادیث را به کتاب‌های غیرقابل اطمنیان که ارزش استدلال ندارند نسبت می‌دهد. اما در اینجا فقط حدیث را گفته و بدون سند رها کرده است. مثل علمای گذشته رافضی خود دروغ می‌گویند یا دروغی را بدون سند و سلسله راویان نقل می‌کنند. ابن مبارک گفته: بدان که اسناد و سلسله حدیث بخشی از دین است و اگر اسناد نباشد هرکس هر چیزی که دلش خواست می‌گوید، و زمانی که در این باره از او سؤال کنی شگفت‌زده شده و ساکت می‌شود.

دوم: این حدیث به نظر علمای روایت حدیثی ساختگی است. هیچیک از اهل علم در ساختگی بودن آن شک نمی‌کند. البته سازنده آن نیز آدم جاهلی بوده است زیرا دروغ بسیار آشکار و برملایی را ساخته است. هر کسی با کمترین معلومات در مورد حدیث همان طور که خواهیم گفت به دروغ بودن آن پی می‌برد.

سوم: همه احادیثی که در مورد پیمان برادری علیسنقل شده است دروغ هستند. پیامبر صنیز کسی را به عنوان برادر خود انتخاب نکرد. بین دو مهاجر و یا دو انصار نیز پیمان برادری نبست. بین ابوبکر و عمر نیز همین طور، تنها در بین مهاجرین و انصار آن هم در اول ورود به مدینه پیمان برادری بست.

اما در مورد مباهله باید گفت که در سال نهم یا دهم هجری زمانی که نمایندگان نجران به مدینه آمدند اتفاق افتاد.

چهارم: دلیل دروغ بودن این حدیث کاملا روشن هستند، او گفت: «روز مباهله که پیامبر صبین مهاجرین و انصار پیمان برادری بست» مباهله زمانی بود که نمایندگان نصاراى نجران خدمت پیامبر صرسیدند و سوره آل عمران نیز نازل شد. این قضیه در سال‌های آخر زندگی پیامبر صدر مدینه یعنی سال نهم یا دهم هجری رویداد.

پنجم: پیمان برادری بین مهاجرین و انصار در سال اول هجری در محله بنی‌نجار بسته شد. بین این قضیه و مباهله چندین سال فاصله است.

ششم: پیامبر صبین مهاجرین و انصار پیمان برادری بست. در حالی که پیامبرصو علیسهردو مهاجر بودند. اصلاً پیمان برادری بین آنان بسته نشد. بلکه پیامبر صبین علیسو سهل بن حنیف پیمان برادری برقرار کرد.

هفتم: او می‌گوید: پیامبر صدر آن روز گفته است: «آیا راضی نمی‌شوی که نسبت به من، به منزلۀ هارون باشی نسبت به موسی» پیامبر صاین سخن را فقط یک بار در غزوه تبوک گفته است. اهل حدیث اتفاق نظر دارند بر این‌که پیامبر صغیر از آن یکبار در هیچ زمان و مکان دیگری آن را نگفته است.