مختصری از منهاج السنة النبویة

فهرست کتاب

فصل (۵۵): استدلال رافضی به حدیث مرسل عمرو بن میمون وبیان توضیح آن

فصل (۵۵): استدلال رافضی به حدیث مرسل عمرو بن میمون وبیان توضیح آن

مولف رافضی می‌گوید: «و از عمرو بن میمون نقل شده که گفت: علی‌بن ابی طالب ده فضیلت دارد که مختص اوست: پیغمبر صبه او فرمود: فردا کسی را می‌فرستم که خداوند هرگز او را مغلوب و خوار نکند، خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و پیغمبر او را دوست دارند. هرکس ادعای شرافتی داشت به خدمت پیغمبر صرسید [تا آن فرستاده پیغمبر گردد]، ایشان صفرمود: علی‌ بن ابی طالب کجاست؟ گفتند: در آسیاب در حالی که مشغول آرد کردن گندم بود، دچار چشم دردی شده است. می‌گوید و کسی از آن مدعیان خودشان گندم آرد نمی‌کردند. بالاخره علی در حالی که دچار چشم درد شده بود که تقریباً چیزی نمی‌دیده آمد. پیغمبر ص: در چشم او دمید سپس پرچم را سه بار به اهتزاز در آورد، و به او داد. و صفیه بنت حیی را آورد.

سپس ابوبکر را با سوره توبه فرستاد و علی را پشت سر او فرستاد. علی آن را از او گرفت و گفت: کسی آن را نمی‌برد. جز من، با کسی که از من باشد.

و به عموزادگانش گفت: چه کسی در دنیا و آخرت ولایت مرا می‌پذیرد؟ همه سکوت کردند و علی که در مجلس بوده، گفت: من در دنیا و آخرت ولایت تو را می‌پذیرم. علی را رها کرده و به سراغ یکایک آنان رفته و می‌پرسید: چه کسی در دنیا و آخرت ولایت مرا می‌پذیرد؟ همه سکوت کردند. علی گفت: من ولایت تو را در دنیا و آخرت می‌پذیرم. پیغمبر صفرمود: تو در دنیا و آخرت ولی و یاور من هستی.

و علی بعد از خدیجه اولین کسی است که ایمان آورد و رسول اکرم صلباسش را روی علی، فاطمه، حسن و حسین انداخته و فرمود: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيُذۡهِبَ عَنكُمُ ٱلرِّجۡسَ أَهۡلَ ٱلۡبَيۡتِ وَيُطَهِّرَكُمۡ تَطۡهِيرٗا ٣٣[الأحزاب: ۳۳].

«خداوند قطعاً می‌خواهد پلیدی را از شما اهل بیت (پیغمبر) دور کند و شما را کاملاً پاک سازد».

و علی جان خود را به بهای حفظ جان رسول فروخته و لباس پیغمبر صرا پوشیده و در جای او خوابید و این در حالی بود که مشرکان او را با سنگ می‌زدند. و در غزوه تبوک پیغمبر صقصد حرکت به سوی میدان نبرد را کرد، علی گفت: آیا من با تو خواهم بود؟ پیغمبر صفرمود: خیر. علی گریست پیغمبر صفرمود: آیا نمی‌خواهی برای من به منزلت هارون برای موسی باشی؟ جز این‌که تو پیغمبر نیستی. شایسته نیست که بروم، مگر این‌که تو جانشین من باشی.

و پیغمبر صبه او فرمود: تو بعد از من ولی همه مؤمنان هستی. و پیغمبر صدرِ همه خانه‌ها به داخل مسجد را بست جز در خانه علی و علی در حالی که غسل بر او واجب می‌شد، وارد مسجد می‌گردید. زیرا راهی جز آنجا نداشت و پیغمبر صفرمود: هرکس من مولای او هستم، علی مولای اوست.

و در حدیث مرفوعی از پیغمبر صنقل شده که ابوبکر را برای اعلام برائت از مشرکان به مکه فرستاد، پس ابوبکر سه روز با آن در حرکت بود. پس ایشان صبه علی فرمود: خودت را به ابوبکر برسان و تو آن اعلام برائت را ابلاغ کن و علی چنین کرد. وقتی ابوبکر به خدمت پیغمبر صرسید، گریه کرد و گفت ای رسول خدا! آیا کاری از من سر زده است؟ پیغمبر صفرمود: نه، ولی به من دستور داده شد که یا خودم آن را ابلاغ کنم و یا کسی که از من است آن را ابلاغ نماید».

در جواب باید گفت: این خبر مسند نبوده و بلکه مرسل است، آن هم زمانی که از عمرو بن میمون به ثبوت برسد.

و الفاظی در این خبر است که دروغ بر رسول خدا هستند، مثل جمله: «آیا نمی‌خواهی تو برای من به منزله هارون برای موسی باشی، جز این‌که تو پیغمبر نیستی و شایسته نیست که من بروم جز این‌که تو جانشین من باشی». زیرا پیغمبر صچندین مرتبه از مدینه خارج شده و کس دیگری غیر از علی را جانشین خود ساخته است، همچنانکه برای ادای حج عمره حدیبیه علی با او بود و شخص دیگری جانشین پیغمبر صبود. بعداً نیز در غزوه خیبر علی با او بود و شخص دیگری در مدینه جانشین پیغمبر صشده بود، و در غزوه فتح [مکه] نیز علی با او بود و شخص دیگری در مدینه جانشین پیغمبر صشده بود، و در غزوه حنین و طائف و در حجة الوداع و در غزوه بدر نیز علی با او بود و شخص دیگری در مدینه جانشین ایشان بود.

همه این مطالب با اسناد صحیح ثابت شده‌اند و محدثان بر صحت آن اتفاق نظر دارند. علی در اکثر غزوه‌ها با پیغمبر صبود، حتی در آن‌هایی که جنگی هم روی نداد. اگر گفته شود: جانشین کردن به این معنی است که جز برترین شخص جانشین پیغمبر صنمی‌گردد. پس لازم می‌آید که در عموم غزوه‌ها، عمره و حج‌ها علی مفضول باشد، نه افضل، خصوصاً که هر بار یکی از مردان مؤمن جانشین می‌شد، و در غزوه تبوک جانشینى فقط براى زنان و کودکان و افراد معذور و سه نفری که از امر پیغمبر صتخلف ورزیدند و یا به نفاق متهم شدند، بود، و با این وجود مدینه امنیت کامل داشت و هیچ خطری ساکنین آن را تهدید نمی‌کرد و جانشین به جهاد نیاز نداشت. آنگونه که در اکثر سفرهای پیغمبر صنیاز بود.

عبارت «همه درهای داخل شده به مسجد را مسدود کرد جز ورودی خانه علی» این کلام نیز از دروغ‌های بافته شده توسط شیعه است که برای مقابله آن را جعل کرده‌اند. زیرا در حدیث صحیح از ابوسعید نقل شده که پیغمبر صدر مرضی که در آن وفات فرمود، گفت: «إنَّ أمنَّ الناس عليَّ في ماله وصحبته أبوبكر، ولو كنت متخذاً خليلاً غير ربي لاتخذت أبابكر خليلاً ولكن أخوة الإسلام ومودته لا يبقين في المسجد خوخة إلاَّ سُدت إلاَّ خوخة أبي بكر» [۱۵۳]. یعنی: کسى که بیش از همه مردم بر من منت دارد و با من در مال و جان همراهى کرد ابوبکر است، و اگر غیر از پروردگارم دوستی بر می‌گزیدم، حتماً ابوبکر را به دوستی می‌گرفتم ولى اخوت و برادرى در اسلام و مودت و این باعث می‌شود همه ورودی‌های مسجد مسدود شوند به جز ورودی خانه ابوبکر. این حدیث در صحیحین از ابن عباس نیز روایت شده است.

حدیث «ای علی! تو بعد از من مولای هر مؤمنی هستی» این حدیث نیز به اتفاق محدثان ساختگی است و آنچه از عبارات صحیح که در آن است از خصائص ائمه و بلکه از خصائص خود علی هم نیست، و بلکه غیر علی نیز با او در آن ویژگی سهیم هستند. مثلاً این‌که علی خدا و پیغمبرش را دوست دارد و خدا و پیغمبر علی را دوست دارند، و این‌که علی در مدینه جانشین ایشان شده است، و این‌که برای پیغمبر صمثل هارون برای موسی÷بوده است، و این‌که علی مولای هر کسی است که پیغمبر صمولای اوست، و این‌که اعلام برائت را حتماً باید یک نفر از بنی هاشم ابلاغ نماید، همه این موارد بین علی و دیگرانی جز او مشترک است، و هیچیک ویژگی مختص علی شمرده نمی‌شوند، و این‌که ابلاغ برائت باید توسط بنی هاشم باشد به این دلیل بوده که بنابر عادت، نقص عهد و پیمان، و نیز بستن پیمان باید توسط شخصی از قبیله فرمانده اصلی صورت گیرد.

[۱۵۳] - نگا: بخاری، ۱/۹۶-۹۷ و ج ۵/۴/۱۸۵۵.