فصل (۲): مشابهت روافض با یهودیان و مسیحیان در بسیاری از موارد [۱۲]
مولف رافضی کتابش را «منهاج الكرامة في معرفة الإمامة» نام نهاده، در حالی که شایسته بود آن را «منهاج الندامة» نامگذاری کند، همچنانکه اگر کسی ادعای طهارت کند ولی از زمره کسانی باشد که خداوند نخواهد قلبش پاک گردد و بلکه از زمره بتپرستان و منافقان و طاغوتیان است، توصیفش به نجاست و تیرگی بهتر است از توصیف به پاکبودن و طهارت.
یکی از بزرگترین آلودگیها که ممکن است در قلب بندهای رسوخ کند، دشمنی با مؤمنان برگزیده و بزرگان اولیای خداست، به همین دلیل خداوند بعد از آن اولیای بزرگ کس دیگری را در فیء سهیم ندانسته، مگر آنان که میگویند: ﴿رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا وَلِإِخۡوَٰنِنَا ٱلَّذِينَ سَبَقُونَا بِٱلۡإِيمَٰنِ وَلَا تَجۡعَلۡ فِي قُلُوبِنَا غِلّٗا لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ رَبَّنَآ إِنَّكَ رَءُوفٞ رَّحِيمٌ ١٠﴾[الحشر: ۱۰].
«پروردگارا! ما و برادرانمان را که در ایمان بر ما پیشی گرفتند بیامرز، و در دلهایمان حس و کینهای نسبت به مؤمنان قرار مده، پروردگارا! تو مهربان و رحیمی».
و همین دشمنی منشأ پیدایش مشابهتهایی بین روافض و یهود شده است، مثل هویپرستی و سایراخلاق پست یهودیان.
و از وجوهی نیز به مسیحیان شبیهاند، مثلاً در غلو، جهالت، هویپرستی و بسیاری از اخلاق دیگر مسیحیان.
از جهاتی کاملاً به یهودیان شبیهاند، و از جهاتی کاملاً به مسیحیان، و این اوصاف مشابه برای همه مشهود است.
علمای کوفه از قبیل شعبی و امثال وی، روافض را از همه بهتر شناختهاند و از شعبی نقل شده که گفت: از خشبیه احمقتر ندیدهام، اگر از پرندگان بودند حتماً پرنده نجاستخوار میبودند، و اگر از چهارپایان بودند، حتماً الاغ میبودند. به خدا سوگند! اگر از آنها بخواهم خانهام را از جواهرات پرکنند تا در قبال آن دروغی به علیسببندم، قطعاً این کار را خواهند کرد. ولی به خدا سوگند! هرگز بر او دروغ نمیبندم. این گفتار به این صورت مفصل به شعبی نسبت داده شده است، ولی ظاهراً نقل مفصل این گفتار از غیر ایشان نقل شده است، همچنانکه ابوحفص ابن شاهین [۱۳]در کتاب «اللطف في السنة» روایت کرده که: محمد بن ابی القاسم بن هارون از احمد بن ولید واسطی از جعفر بن نصیر طوسی واسطی از عبدالرحمن بن مالک بن مغول از پدرش نقل میکند که شعبی گفت: شما را از پیروان این آرزوها و امیال گمراهکننده برحذر میدارم، و بدترین آنها روافضاند که از روی رغبت و رهبت وارد اسلام نشدهاند، بلکه برای انتقام از مسلمانان و گمراهکردن آنها در ظاهر به اسلام گراییدهاند، و علیسآنها را به آتش کشید، و تبعید کرد. یکی از این تبعیدیها عبدالله بن سبأ یهودی – از یهودیان صنعاء – است که به سباباط تبعید شد و یکی دیگر از آنها عبدالله بن یسار است که به خاذر تبعید گردید.
[۱۲] - برای اطلاعات بیشتر در این باره به کتاب «بذل المجهود فی اثبات مشابهة الرافضة للیهود» نوشته: دکتر عبدالله الجمیلی, مراجعه کنید, ایشان در این کتاب تمام مشابهات بین روافض و یهود و نصارى را با ذکر مراجع از کتابهاى طرفین اثبات مىکنند. [۱۳] - مراد ابوحفص عمر بن احمد بن عثمان بغدادی که متوفى سال ۳۸۵ است، نگا: تذکرة الحفاظ : ۳/۱۸۳.