مختصری از منهاج السنة النبویة

فهرست کتاب

فصل (۲۱۴): پاسخ به شبهات رافضی در مورد پیشی‌گرفتن ابوبکر صدیق در نماز

فصل (۲۱۴): پاسخ به شبهات رافضی در مورد پیشی‌گرفتن ابوبکر صدیق در نماز

رافضی گفته است: (امّا جلو انداختن ابوبکر در نماز اشتباه است چون وقتی که بلال اذان گفت عایشه دستور داد که ابوبکر را جلو بیاندازند، وقتی رسول الله صبه هوش آمد و تکبیر را شنید گفت: چه کسی برای مردم نماز می‌خواند؟ گفتند: ابوبکر، پس او گفت: مرا بیرون ببرید، در بین علی و عبّاس خارج شد، و او را از قبله کنار زد و از نماز اخراجش کرد و خود امامت نماز را انجام داد).

جواب: طبق اجماع علمای اهل حدیث این ادّعا دروغی واضح است.

به او گفته می‌شود: اوّل: آنچه را تو نقل کرده‌ای چه کسی گفته است؟ آیا در غیر از کتاب‌های کسانی که به صورت مرسل آن را از رافضی‌هایی که دروغگوترین مردم و بی‌خبرترین کس از احوال رسول الله صهستند، وجود دارد؟ مانند: مفید بن نعمان و کراجکی و امثال آن‌ها از کسانی که بی‌خبرترین انسان نسبت به اقوال و اعمال و سیرۀ پیغمبر صهستند.

و گفته می‌شود: دوّم: این سخن نادانی است که گمان می‌کند ابوبکر تنها در یک نماز برای مردم امام بوده است، امّا اهل علم می‌دانند که ابوبکر با اجازۀ پیغمبر صو دستور جانشینی او در نماز از ابتدای مریضی پیوسته برای مردم نماز خواند تا آن که رسول الله صوفات نمود.

بعد از آن که عایشه و حفصهلچند بار به او مراجعه کردند، او چند روز متعدّد برای مردم امامت نماز را به جای آورد.

ابتدا پیغمبر صچند نفر را به سوی او فرستاد و به او امر نمود که امامت نماز را بجای آورد، عایشه نبود آن که امر پیغمبر صرا به او ابلاغ کرد، و او به پدرش نگفت و امر نکرد، آنچنان که آن رافضی‌های مفتری گمان می‌برند.

قول این دروغگویان: بعد از این که بلال اذان گفت، عایشه امر کرد که ابوبکر جلو بیافتد، دروغ واضحی است.

عایشه به او امر نکرد که جلو بیافتد و هیچ امری نکرد، و بلال نیز چنین امری را از عایشه نشنید، بلکه آن کسی که به او اجازه امامت داد پیغمبر صبود، هم به بلال و هم به تمام کسانی که جمع شده بودند فرمود: «مروا أبابكر فليصلّ بالنّاس»یعنی: ابوبکر را امر کنید تا برای مردم نماز بخواند. پس پیغمبر صخطاب را به عایشه اختصاص نداد و بلال نیز چنین چیزی را از عایشه نشنید.

و این که گفته است: (وقتی که پیغمبر صبه هوش آمد و الله اکبر را شنید گفت: چه کسی برای مردم نماز می‌خواند؟ گفتند: ابوبکر، سپس گفت: مرا بیرون ببرید). این نیز دروغی است آشکار، چون توسط نصوصی مستفیض (مشهور) که اهل علم بر صحّت آن‌ها اتفاق دارند ثابت شده است که قبل از این که پیغمبر صبیرون بیاید، ابوبکر چند روزی برای مردم نماز خوانده بود، کما این‌که بعد از خروج پیغمبر صباز چند روزی برای مردم نماز خواند، و این که در تمامی روزهای مریضی پیغمبر صغیر از ابوبکر کسی دیگر برای مردم نماز نمی‌خواند.

سپس گفته می‌شود: از بدیهیّات متواتر است که چندین روز متعدد پیغمبر صمریض بودند و نتوانستند برای مردم نماز بخوانند، پس غیر از ابوبکر چه کسی دیگر بوده که برای مردم نماز خوانده است؟ و هیچکس هیچوقت - نه صادقانه و نه کاذبانه - نقل ننموده است که غیر از ابوبکر برایشان نماز خوانده است، نه عمر و نه علی و نه غیر از آن‌ها، در حالی که آن‌ها نماز را با جماعت خوانده‌اند، پس معلوم است تنها ابوبکر برایشان نماز خوانده است.

و غیر ممکن است که پیغمبر صآن را ندانسته و مسلمانان از او اجازه نخواسته باشند، چون همچنین چیزی هم شرعاً و هم عادتاً محال است، پس معلوم است که امامت ابوبکر به اجازه رسول الله صبوده است، و خدا از همه داناتر است.

خداوند درود و سلامش را بر بنده و فرستاده‌اش محمّد و آل و ازواجش بفرستد، و خدا از ابوبکر و عمر و تمام یاران پیغمبرش راضی باشد، و کاملترین سلام و پاک‌ترین درود بر آنان باد، و خداوند ما را در زمرۀ آنان محشور نماید. آمین.

وصلى الله على نبينا محمد وآله وصحبه وسلم.