مختصری از منهاج السنة النبویة

فهرست کتاب

فصل (۱۹۶): بیان دروغ رافضی در مورد این‌که پیامبر ص ابوبکر صدیق را از امارت حج سال نهم برگرداند

فصل (۱۹۶): بیان دروغ رافضی در مورد این‌که پیامبر ص ابوبکر صدیق را از امارت حج سال نهم برگرداند

رافضی گفته است: (یازدهم: پیغمبر صابوبکر را انتخاب نمود برای ابلاغ سورۀ برائت، سپس علی را انتخاب نمود و امر به برگشتن ابوبکر و تولیت علی را بر آن فرمود، کسیکه برای ابلاغ سوره‌ای یا بعضی از سوره‌ای صلاحیّت نداشته باشد پس چگونه صلاحیّت امامت کلّی را دارد که متضمن اداء تمامی احکام را برای همۀ امت است؟!).

جواب از چند جهت: اوّل: این به اتفاق اهل علم و تواتر دروغ است؛ چون پیغمبرصدر سال نهم هجرت ابوبکر را به سرپرستی حج برگزید، و ایشان را برنگرداند، بلکه در آن سال او بود که حج را برای مردم اقامه نمود، و علی نیز از جمله مأمومین او بود و پشت سر او نماز می‌خواند، و مانند بقیۀ مسلمانان امر و نهی را از ابوبکر دریافت و اطاعت می‌نمود.

و این نزد اهل علم متواتر است، و در اقامۀ حج توسط ابوبکر در آن سال تنها دو نفر اختلاف نداشته‌اند. پس چگونه گفته می‌شود که پیغمبر صبه برگشتن ایشان دستور داده؟!

امّا علی را نیز فرستاده تا با ابوبکر پیمان مشرکین را منحل کنند، چون عادت مشرکین بر آن بود که انعقاد پیمان و یا انحلال آنرا از غیر خود رئیس و یا یکی از اعضای خانواده‌اش قبول نکنند، در غیر این صورت از هیچ کسی قبول نمی‌کردند. شکّی نیست که این رافضی و امثال آن از شیوخ رافضی‌ها در احوال پیغمبر و سیرت و اموراتش و حوادثاتش جاهلترین مردمند، در این زمینه آنقدر نادان هستند که حتّی متواترات و آنچه را که کم آگاهی‌ترین شخص از سیره آن را می‌داند، نمی‌دانند. دنبال وقایع می‌روند و به میل خود آن‌ها را تغییر و یا کم و زیاد می‌کنند.

اگر چه این دروغ سخن این رافضی نیست، چون سخن استادها و گذشتگانی که این از آن‌ها تقلید می‌کند است، امّا آنچه را که می‌گوید ثابت نمی‌کند، بهتر است به آنچه نزد عامه و خاصه‌‌شان و نزد اهل علم متواتر است برگردد.

دوّم: ادّعایش: (امامت عامه متضمن اداء تمامی احکام برای مردم است) ادّعایی است باطل، تمامی احکام را مردم از پیغمبر صدریافت نموده‌اند دیگر در این زمینه نیازی به امام نیست مگر مانند نیازی که به علماء دارند.

سوّم: قرآن را تمامی مسلمانان از پیغمبر صدریافت و تبلیغ نموده‌اند، پس جایز نیست که گفته شود ابوبکر صلاحیّت تبلیغ آن را ندارد.

چهارم: جایز نیست که گمان شود تبلیغ قرآن فقط مختص به علی است، چون قرآن به روایت آحاد ثابت نمی‌شود بلکه لازم است متواتراً نقل شود.