فصل (۱۶): دربارۀ سیرت علی زین العابدین و باقر و صادق
علی بن حسین از بزرگان تابعان و پرچمداران علم و دینداری در طبقه تابعان بوده است. یحیی بن سعید میگوید: «علی بن حسین برترین شخص هاشمی است که من در مدینه دیدهام». و محمد بن سعد در الطبقات میگوید: علی بن حسین ثقه، مورد اطمینان، کثیر الحدیث، بلندمرتبه و والا بوده است». از حماد بن زید، از یحیی بن سعید انصاری نقل شده که گفت: «از علی بن حسین که برترین شخص هاشمی است که من آن را درک کردهام، شنیدم که میگفت: ای مردم! ما را به خاطر اسلام دوست بدارید، دوستداری شما همچنان همیشگى است، به گونهای که (غلو در آن) عیبی برای ما شمرده میشود».
ولی آنچه مؤلف در مورد خواندن هزار رکعت نماز شبانه وی ذکر کرد. قبلاً گفتیم که چنین کاری غیر ممکن است و اگر هم ممکن باشد، در شریعت مکروه است. بنابراین ذکر آن در مناقب شایسته نیست.
اینکه پیغمبر صاو را سید العابدین نامیده باشد، هیچ اساسی ندارد و هیچیک از علماء آن را نقل نکردهاند.
و همچنین ابوجعفر محمد بن علی از برگزیدگان اهل علم و دین بود و گفته شده: از آن جهت او را باقر نامیدهاند که علم را شکافته است، و نه از جهت اینکه سجده، پیشانی او را شکافته باشد. ولی اینکه عالمترین شخص زمان خودش باشد به دلیل نیاز دارد، زهری از معاصران اوست و مردم او را از باقر عالمتر میدانند. و قصه باقر نامیده شدن او توسط پیامبر صهیچ اساسی ندارد و بلکه از احادیث موضوعه است. و حدیث ابلاغ سلام پیغمبر بر او توسط جابر نیز از احادیث موضوعه میباشد.
جعفر صادقسنیز از بزرگان اهل علم و دین بود، عمرو بن ابیالمقدام میگوید: «هر وقت به جعفر بن محمد نگاه میکردم، میدانستم که او از سلاله پیغمبران است. ولی اینکه مؤلف میگوید: «عبادت او را از ریاست به خود مشغول ساخت».
این کلام تناقضی است از جانب امامیه، زیرا به گمان آنها امامت بر امام واجب است، و امام باید به آن و امور مرتبط با آن بپردازد و چون در زمان صادق امام دیگری غیر از او وجود نداشت، بنابراین مشغول شدن به این امر عظیم – چنانچه واجب باشد – از مشغول شدن به عبادات نافله شایستهتر است.
و اینکه میگوید: «جعفر همان امامی است که فقه امامیه و معارف حقیقی و عقاید یقینی را منتشر ساخت».
این کلام مستلزم یکی از دو امر است: یا اینکه جعفر در علم نوآوری کرده و چیزی گفته که قبل از او بیان نشده، و یا اینکه گذشتگان در علمی که واجب بود منتشر سازند، کوتاهی کردهاند. آیا هیچ عاقلی در مورد این مسأله که پیغمبر صمعارف حقیقی و عقاید یقینی را به کاملترین شیوه بر امتش ابلاغ کرد، تردید به خود راه میدهد؟ و آیا هیچ عاقلی تردید میکند در اینکه صحابه آن معارف را از پیامبر صدریافت و به مسلمانان رساندند؟
و این مقتضی یکی از دو حالت است: یا ایرادی است بر جعفر صادق، و یا بر آنها (گذشتگان). و البته بیش از گذشتگان بر جعفر صادق دروغ بستهاند و سرچشمه آفت از کسانی برخواسته که بر علیه او دروغ بافتهاند، و نه از همراهان ایشان. و به همین دلیل انواع دروغ به او نسبت داده شده است، مثل کتاب «البطاقة»، «الجَفْر»، «الهَفْت» و کلام در نجوم.