۸- باب: حَلَاوَةِ الإِيمَانِ
باب [۸]: لذت ایمان
۱۶- وعَنْه س، عَنِ النَّبِيِّ جقَالَ: «ثَلاَثٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ وَجَدَ حَلاَوَةَ الإِيمَانِ: أَنْ يَكُونَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِمَّا سِوَاهُمَا، وَأَنْ يُحِبَّ المَرْءَ لاَ يُحِبُّهُ إِلَّا لِلَّهِ، وَأَنْ يَكْرَهَ أَنْ يَعُودَ فِي الكُفْرِ كَمَا يَكْرَهُ أَنْ يُقْذَفَ فِي النَّارِ» [رواه البخاری: ۱۶].
۱۶- و از انسساز پیامبر خدا جروایت است که فرمودند: «سه چیز است که اگر در کسی موجود شد، لذت ایمان را درک مینماید:
¬- اینکه خدا و رسولش از «ماسوی» در نزدش محبوبتر باشد [٧۲].
اینکه دوستیاش نسبت به شخص دیگری جز به جهت خدا نباشد [٧۳].
و اینکه بازگشتن به کفر در نظرش، مانند داخل شدن در آتش باشد» [٧۴].
[٧۲] بهترین و بارزترین مظهر محبت خدا و رسولش – به علاوه از محبت قلبی – آن است که شخص از اوامر خدا و رسولش اطاعت نموده و از معصیت خدا و رسولش خودداری ورزد، و کسی که ادعای محبت خدا رسولش را دارد، و اطاعت آنها را نکرده و مرتکب معصیت میگردد، در این ادعای خود صادق نیست. [٧۳] یعنی: اگر با کسی دوستی و محبتی دارد، دوستی و محبتش خاص برای خدا باشد، و علامت دوستی به جهت خدا آن است که آن کسی که نسبت به وی ادعای دوستی به جهت خدا را دارد، اگر برایش نیکی مادی میکند، دوستیاش نسبت به وی بیشتر نشود، و اگر برایش بدی مادی میکند، محبت او نسبت به وی کم نشود. [٧۴] و این حالت وقتی در شخص موجود میشود که نور ایمان در قلبش جا گرفته، محاسن و خوبیهای اسلام، و بدیها و اضرار کفر را درک نموده باشد، به همۀ فضائل اخلاقی متصف گردیده، و همۀ رذایل را ترک کرده باشد.