۳۸- باب: الْحَیَاءِ فِي العِلْمِ
باب [۳۸]: شرم کردن در تحصیل علم
۱٠۶- عَنْ أُمِّ سَلَمَةَ لقَالَتْ: جَاءَتْ أُمُّ سُلَيْمٍ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ جفَقَالَتْ: يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لاَ يَسْتَحْيِي مِنَ الحَقِّ، فَهَلْ عَلَى المَرْأَةِ مِنْ غُسْلٍ إِذَا احْتَلَمَتْ؟ قَالَ النَّبِيُّ ج: «إِذَا رَأَتِ المَاءَ» فَغَطَّتْ أُمُّ سَلَمَةَ، تَعْنِي وَجْهَهَا، وَقَالَتْ: يَا رَسُولَ اللَّهِ وَتَحْتَلِمُ المَرْأَةُ؟ قَالَ: «نَعَمْ، تَرِبَتْ يَمِينُكِ، فَبِمَ يُشْبِهُهَا وَلَدُهَا» [رواه البخاری: ۱۳٠].
۱٠۶- از أم سلمهلروایت است که گفت: (أم سلیم) [۲۲٠]نزد پیامبر خدا جآمد و گفت: یا رسول الله! خداوند از بیان حق حیاء نمیکند، آیا اگر زن احتلام شود، بر وی غسل واجب میشود؟
پیامبر خدا جفرمودند: «به شرطی آنکه آب [منی] را ببیند».
أم سلمهلروی خود را پوشانیده و گفت: یا رسول الله! زن هم احتلام میشود؟
فرمودند: «بلی! دستت به خاک [یک نوع خوش کلامی است]، وگرنه چه سبب است که فرزندش همرنگش میشود» [۲۲۱]؟
[۲۲٠] وی سهله بنت ملحان بن خالد انصاری خزرجی، مادر أنس بن مالک است، زن هوشیار و بافهمی بود، شوهر اولش که وفات نمود، شخصی به نام ابوطلحه از وی خواستگاری نمود، برایش گفت: تو را میخواهم، ولی من مسلمانم و تو کافری، اگر مسلمان شوی، تو را به نکاح میگیرم، و مهرم را برایت میبخشم، و همان بود که ابوطلحه مسلمان شد، و او را به نکاح گرفت، و همین ام سلیم بود که فرزندش أنس را نزد پیامبر خدا جبرد و از ایشان خواست تا به حق او دعا کنند، أسد الغابه (۵/۵٩۱). [۲۲۱] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) حیاء و شرم برای همگان صفت نیک و پسندیدهای است، و برای زنها بیشتر، ولی در آموختن علم، و معرفت احکام شرعی حیاء کردن برای آنها لازم نیست، بلکه اگر حکم مسئلۀ از مسائل شرعی را نمیدانند، باید آن را از عالم متقی و پرهیزگاری پرسان نمایند، ولو آنکه این مسئله از مسائل بسیار خاص زنها باشد، و در ابواب و احادیث آینده خواهید دید که زنها از مسائل بسیار خاصی از پیامبر خدا جپرسان نموده و خود را از حکم آنها مطلع میساختند. ۲) در صحیح مسلم این حدیث با فرق بعضی عبارات از انسسنیز روایت شده است، و لفظ حدیث انس چنین است که: ام سلیم نزد پیامبر خدا جآمد، و در حالی که عائشهلموجود بود، پرسید: یا رسول الله! زن هم مانند چیزی که مرد به خواب میبیند، به خواب میبیند، و همان چیزی را که مرد میبیند انجام داده است، زن هم میبیند که انجام داده است، عائشهلگفت: دستت به خاک شود، زنها را فضیحت کردی. ۳) اینکه پیامبر خدا جدیدن آب را شرط وجوب غسل دانستهاند، دلالت بر این دارد که اگر زن در خواب دید که با وی جماع صورت گرفته است، و آبی را بر جامهاش ندید، غسل بر وی لازم نمیگردد، ولی بعضی از علماء بر این نظر اند که به طور عموم منی زن از وی خارج نمیگردد، بلکه فقط تا دهانه فرجش میرسد، و اینکه پیامبر خدا جفرمودند که: «اگر آب منی را دید» مراد آن است که آب منی را در دهانۀ فرجش ببیند، ولو آنکه بر روی لباس و یا نالینش نبیند، بنابراین اگر زن در خواب دید که با وی جماع صورت گرفته است، و در این حالت یادآوری خوشی بود، اقلا از باب احتیاط بهتر است که غسل نماید. ۴) باید متذکر شد که احتمال احتلام برای زنها خاص به زنهای شوهردار نیست، بلکه احتمال احتلام شدن برای دختران باکره نیز وجود دارد، با این فرق که چون داخل فرج دختر باکره تنگ است، اگر احتلام شود، منیاش حتما خارج میشود، لذا اگر دختر باکره در خواب دید که با وی جماع صورت گرفته است، ولی آبی را بر روی لباس و یا نالین خود ندید، بر وی غسل لازم نمیگردد. ۵) آنچه را که ام سلیم در مورد احتلام زنها از پیامبر خدا جپرسید، زنهای دیگری نیز پرسان نمودند، که از آن جملهاند: خوله بنت حکیم، و بسره، و سهله بنت سهیل. ۶) در حدیث عائشهلآمده است که پیامبر خدا جفرمودند: «مگر همرنگ شدن مولود جز این، سبب دیگری دارد؟ اگر آب زن بیشتر باشد، مولود همرنگ اقوام مادری خود میشود، و اگر آب مرد بیشتر باشد، همرنگ اقوام پدری خود میشود».