فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد اول

فهرست کتاب

۳٠- باب: هَلْ يُقَالُ مَسْجِدُ بَنِي فُلاَنٍ؟
باب [۳٠]: آیا روا است که مسجد فلانی گفته شود

۳٠- باب: هَلْ يُقَالُ مَسْجِدُ بَنِي فُلاَنٍ؟
باب [۳٠]: آیا روا است که مسجد فلانی گفته شود

۲۶۸- عَنْ ابْنِ عُمَرَ ب: «أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ جسَابَقَ بَيْنَ الخَيْلِ الَّتِي أُضْمِرَتْ مِنَ الحَفْيَاءِ، وَأَمَدُهَا ثَنِيَّةُ الوَدَاعِ، وَسَابَقَ بَيْنَ الخَيْلِ الَّتِي لَمْ تُضْمَرْ مِنَ الثَّنِيَّةِ إِلَى مَسْجِدِ بَنِي زُرَيْقٍ»، وَإِنَّ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عُمَرَ كَانَ فِيمَنْ سَابَقَ [رواه البخاری: ۴۲٠].

۲۶۸- از ابن عمربروایت است که: پیامبر خدا جدر بین اسپ‌هایی که برای مسابقه آماده شده بودند، از (حفیاء) جنوب شهر مدینه منوره] تا ثنیة الوداع مسابقه دادند.

و بین اسپ‌هایی که برای دویدن آماده نشده بودند، از (ثنیة الوداع) تا مسجد (بنی زُرَیق) مسابقه دادند.

و عبدالله بن عمر از کسانی بود که در این مسابقه اشتراک نموده بود [۴۲۵].

[۴۲۵] از مسائل و احکام متعلق به این حدیث آنکه: ۱) از اسپ‌های که در این مسابقه اشتراک داشتند، یکی اسپ نبی کریم جبود، و پیامبر خدا جاو را (سکب) نام نهاده بودند، و این اسپ از همۀ اسپ‌ها مسابقه را بُرد، از این جهت پیامبر خداجو صحابهشخیلی خوشحال شدند. ۲) مسابقه دادن بین اسپ‌ها جواز دارد، و جواز مسابقه خاص بین اسپ‌ها نیست، بلکه در هر چیز دیگری که شریعت از آن منع نکرده باشد، جواز دارد، مانند مسابقه در دویدن، در تیر اندازی، در زور آزمائی، و امثال این‌ها، ولی اگر شریعت از آن منع کرده بود، مانند: بهم انداختن سگ‌ها و یا مرغ‌ها و امثال این‌ها جواز ندارد. ۳) شرط‌بندی در مسابقه اگر از طرف کسانی که مسابقه می‌کنند باشد، در حکم قمار داخل گردیده و جواز ندارد، ولی اگر از طرف شخص ثالثی باشد، روا است، چنان‌چه نبی کریم جدر مسابقۀ اسپ‌ها برای صاحبان آن‌ها جائزه دادند، به این ترتیب که: برای اسپ اول: سه دست لباس برای اسپ دوم: دو دست لباس، برای اسپ سوم: یک دست لباس، برای اسپ چهارم: یک دینار، برای اسپ پنجم: یک درهم، برای اسپ ششم: یک دانۀ نقره، و برایش گفتند: «خدا به تو و به صاحب اسپی که مسابقه را برد، و به صاحب اسپی که از همه عقب ماند، برکت بدهد». ۴) باکی نیست که مسجد به نام مردمی که آن را ساخته‌اند، نامیده شود، مثلا: گفته شود: مسجد فلانی‌ها، ولی باید قصد آن‌ها از این تسمیه طلب خیر و برکت برای آن‌ها باشد، نه سمعت و ریا.