فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد اول

فهرست کتاب

۲۴- باب: التَّوَجُّهِ نَحْوَ القِبْلَةِ حَيْثُ كَانَ
باب [۲۴]: در وقت نماز در هرجایی باید روی به قبله بود

۲۴- باب: التَّوَجُّهِ نَحْوَ القِبْلَةِ حَيْثُ كَانَ
باب [۲۴]: در وقت نماز در هرجایی باید روی به قبله بود

۲۶٠- عَنِ البَرَاءِ سقَالَ: «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ جصَلَّى نَحْوَ بَيْتِ المَقْدِسِ، سِتَّةَ عَشَرَ شَهْرًا أَوْ سَبْعَةَ عَشَرَ شَهْرًا، تقدَّم وبينهما مخالَفَةٌ في اللَّفْظِ» [رواه البخاری:۳٩٩].

۲۶٠- از براءسروایت است که گفت: پیامبر خدا جشانزده یا هفده ماه، به طرف (بیت المقدس) نماز خواندند، این حدیث قبلا گذشت، ولی الفاظ این دو روایت باهم اختلاف دارد.

۲۶۱- عَنْ جَابِرِ سقَالَ: «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ جيُصَلِّي عَلَى رَاحِلَتِهِ، حَيْثُ تَوَجَّهَتْ بهِ، فَإِذَا أَرَادَ الفَرِيضَةَ نَزَلَ فَاسْتَقْبَلَ القِبْلَةَ» [رواه البخاری: ۴٠٠].

۲۶۱- از جابرسروایت است که گفت: هنگامی که پیامبر خدا جبر بالای مرکب نماز [نفل] می‌خواندند، به هرطرفی که مرکب می‌رفت به همان طرف نماز می‌خواندند، ولی هنگامی که ارادۀ ادای نماز فرض را داشتند، از مرکب پیاده می‌شدند، و به طرف قبله نماز می‌خواندند [۴۱٧].

۲۶۲- عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ مَسْعُودٍ سقَالَ: صَلَّى النَّبِيُّ ج- قَالَ إِبْرَاهِيمُ: الراوي عَلْقَمَةَ الراوي عَنِ ابْنِ مَسْعُودٍ: لاَ أَدْرِي زَادَ أَوْ نَقَصَ - فَلَمَّا سَلَّمَ قِيلَ لَهُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، أَحَدَثَ فِي الصَّلاَةِ شَيْءٌ؟ قَالَ: «وَمَا ذَاكَ»، قَالُوا: صَلَّيْتَ كَذَا وَكَذَا، فَثَنَى رِجْلَيْهِ، وَاسْتَقْبَلَ القِبْلَةَ، وَسَجَدَ سَجْدَتَيْنِ، ثُمَّ سَلَّمَ، فَلَمَّا أَقْبَلَ عَلَيْنَا بِوَجْهِهِ، قَالَ: «إِنَّهُ لَوْ حَدَثَ فِي الصَّلاَةِ شَيْءٌ لَنَبَّأْتُكُمْ بِهِ، وَلَكِنْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ، أَنْسَى كَمَا تَنْسَوْنَ، فَإِذَا نَسِيتُ فَذَكِّرُونِي، وَإِذَا شَكَّ أَحَدُكُمْ فِي صَلاَتِهِ، فَلْيَتَحَرَّ الصَّوَابَ فَلْيُتِمَّ عَلَيْهِ، ثُمَّ لِيُسَلِّمْ، ثُمَّ يَسْجُدُ سَجْدَتَيْنِ» [رواه البخاری: ۴٠۱].

۲۶۲- از عبدالله بن مسعودسروایت است که گفت: پیامبر خدا جنماز خواندند، و ابراهیم از علقمۀ راوی از ابن مسعودسروایت می‌کند که گفت – نمی‌دانم که [پیامبر خدا ج]در این نماز چیزی را افزوده و یا کم کرده باشند، ولی بعد از اینکه اسلام دادند، کسی گفت: یا رسول الله! در بارۀ نماز کدام چیزی جدیدی نازل شده است؟

فرمودند: «چه شده است»؟

گفتند: چنین و چنان نماز خواندید، همان بود که به دو زانو نشستند، و روی به قبله آورده و سجده سهو بجا آوردند، و بعد از آن، سلام دادند.

و چون روی خود را به طرف ما کردند، فرمودند: «اگر دربارۀ نماز کدام چیزی حادث می‌شد، به شما خبر می‌دادم، ولی من هم مانند شما یک بشر هستم، مثلی که شما فراموش می‌کنید، من هم فراموش می‌کنم، و وقتی که فراموش کردم، بیادم بدهید، و اگر کسی از شما در نمازش به شک افتاد، کوشش کند که صواب را دریابد، و نماز خود را تمام نماید، و سلام بدهد، و بعد از آن جهت سهو، دوبار سجده کند [۴۱۸].

[۴۱٧] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) روآورن به قبله در نماز فرض لازمی است، و بدون آن به اجماع علماء نماز صحت پیدا نمی‌کند. ۲) در روآوردن به قبله در نماز غیر فرضی بین علماء اختلاف است، و بناء به ظاهر این حدیث اکثر علماء بر این اند که اگر نماز نفلی را سواره اداء می‌کرد، روی‌آوردن به قبله شرط نیست. ۳) ادای نماز نفل در حال سواره جواز دارد، ولی ادای نماز فرض در حالت سواره جز در حالت ضرورت روا نیست، مثلا: اگر شخص در جایی بود که باران بسیار باریده بود، و امکان سجده کردن بر روی زمین برایش میسر نبود، می‌تواند نماز فرض را در حالت سواره اداء نماید، و در عصر حاضر اگر کسی به طیاره (هوا پیما) سفر می‌کرد، و سفرش طولانی بود، به طوری که اگر تا فرود طیاره انتظار می‌کشید نمازش قضاء می‌شد، روا است که نمازش را سواره اداء نماید، و همچنین در حالات دیگری از همین قبیل. [۴۱۸] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) سهو و نسیان برای انبیاء علیهم السلام در افعال جواز دارد، ولی در اقوال: اگر متعلق به تبلیغ وحی، و یا به اخبار باشد، به اتفاق همگان سهو و نسیان در این امور برای آن‌ها واقع نمی‌گردد، ولی در غیر این مسائل: بین علماء اختلاف است، و با این‌هم اگر سهو و یا نسیانی برای انبیاء الله علیهم السلام رخ دهد، وحی نازل گردیده و جانب صواب را برای آن‌ها بیان می‌دارد، و قصۀ اسیران بدر، و نماز خواندن بر منافقین، و امثال این‌ها شاهد این مدعا است. ۲) چون وقوع سهو و نسیان برای انبیاء الله، در غیر وحی جواز دارد، پس کسانی که اشخاص دیگری را غیر از انبیاء الله از سهو و نسیان معصوم می‌دانند، آگاهانه و یا ناآگاهانه در مدح آن اشخاص مبالغه بی‌جا می‌کنند. ۳) طوری که از قسمت اول این حدیث دانسته می‌شود، سجدۀ سهو، پیش از سلام دادن است، و طوری که از قسمت اخیر آن دانسته می‌شود، بعد از سلام دادن، و از اینجا است که علماء گفته‌اند: هردو نوع آن جواز دارد، و اختلاف در افضلیت است، و در نزد احناف، نوع دوم آن افضل است، و این حدیث مذهب احناف را به طور صریح ترجیح می‌دهد.