۴۱- باب: مَنْ أَجَابَ السَّائِلَ بِأَكْثَرَ مِمَّا سَأَلَهُ
باب [۴۱]: کسی که سائل را به بیشتر از آنچه که سؤال کرده است جواب داده است
۱٠٩- وعَنْه س، أَنَّ رَجُلًا سَأَلَ النَّبِيِّ جمَا يَلْبَسُ المُحْرِمُ؟ فَقَالَ: «لاَ يَلْبَسُ القَمِيصَ، وَلاَ العِمَامَةَ، وَلاَ السَّرَاوِيلَ، وَلاَ البُرْنُسَ، وَلاَ ثَوْبًا مَسَّهُ الوَرْسُ أَوِ الزَّعْفَرَانُ، فَإِنْ لَمْ يَجِدِ النَّعْلَيْنِ فَلْيَلْبَسِ الخُفَّيْنِ، وَلْيَقْطَعْهُمَا حَتَّى يَكُونَا تَحْتَ الكَعْبَيْنِ» [رواه البخاری: ۱۳۴].
۱٠٩- و از ابن عمربروایت است که شخصی از پیامبر خدا جپرسید: محرم چه لباسی را باید بپوشد؟
فرمودند: «پیراهن نپوشد، دستار (عمامه) نپیچد، ازار نپوشد، عبا نپوشد، و لباسی که معطر به خوشبویی و زعفران باشد، نپوشد، اگر کفش را نیافت، موزه بپوشد، ولی باید آن را طوری قطع نماید که از زیر کعبین [یعنی: بجلک] پایینتر باشد» [۲۲۵].
[۲۲۵] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: طوری که واضح است سؤال سائل از این بود که محرم چه لباسی را باید بپوشد، ولی نبی کریم جبرای سؤال کننده از چیزهای که پوشیدن آن برای محرم روا نیست خبر دادند، و سبب این امر آن است که این چیزها محدود و قابل حصر است، ولی آنچه که پوشیدنش روا است قابل حصر نیست، زیرا حاصل در اشیاء اباحت است، پس چیزهایی را که نبی کریم جاز آن منع نکردند، پوشیدن آن برای محرم روا است. ۲) پوشیدن چیزهای که در این حدیث نبوی شریف آمده است، به اجماع علماء برای مُحرم حرام است. ۳) در پوشیدن لباس احرامی که به ورس و زعفران رنگ شده باشد، بین علماء اختلاف است، بعضی از علماء نظر به ظاهر حدیث میگویند پوشیدن چنین لباسی برای محرم روا نیست، ولو آنکه بعد از رنگ شدن به ورس و زعفران شسته شده باشد، ولی جمهور علماء پوشیدن چنین لباسی را در صورتی که شسته شده باشد، برای محرم جواز میدهند، زیرا در روایت دیگری آمده است که: «مگر آنکه شسته شده باشد». ۴) پوشیدن موزه در وقت یافت نشدن نعلین جواز دارد، ولی بشرط آنکه آن را – طوری که در حدیث نبوی شریف آمده است، پایینتر از کعبین قطع نماید. ۵) پوشیدن تنبان برای کسی که ازاری نمییابد، در نزد جمهور علماء جواز دارد، زیرا در حدیث دیگری آمده است، که پیامبر خدا جفرمودند: «کسی که ازار را نیافت، تنبان بپوشد»، ولی در مورد اینکه بعد از پوشیدن تنبان در چنین حالتی بر شخص محرم فدیه لازم میگردد و یا نه، بین علماء اختلاف است، عامۀ علماء میگویند که: چون پیامبر خدا جدر حالت ضرورت اجازۀ پوشیدن تنبان را دادهاند، لذا بر وی فدیه لازم میگردد، ولی امام ابوحنیفه/میگوید که در این حالت بر وی فدیه لازم میگردد، و مستمسک وی دلائل دیگری است که دلالت بر این دارد که از پوشیدن تنبان فدیه لازم میگردد، ولی قول جمهور علماء راجحتر به نظر میرسد، زیرا دلائل دیگری که فدیه را در پوشیدن تنبان لازم میداند، پوشیدن تنبان در حالت عادی است، نه در حالت ضرورت و ضرورت حالت خاص خود را دارد، والله تعالی أعلم.