فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد اول

فهرست کتاب

۵۲- باب: الخَيْمَةِ فِي المَسْجِدِ لِلْمَرْضَى وَغَيْرِهِمْ
باب [۵۲]: نصب خیمه برای مریضان و غیر مریضان در مسجد

۵۲- باب: الخَيْمَةِ فِي المَسْجِدِ لِلْمَرْضَى وَغَيْرِهِمْ
باب [۵۲]: نصب خیمه برای مریضان و غیر مریضان در مسجد

۲٩۱- عَنْ عَائِشَةَ لقَالَتْ: أُصِيبَ سَعْدٌ يَوْمَ الخَنْدَقِ فِي الأَكْحَلِ، «فَضَرَبَ النَّبِيُّ جخَيْمَةً فِي المَسْجِدِ، لِيَعُودَهُ مِنْ قَرِيبٍ فَلَمْ يَرُعْهُمْ» وَفِي المَسْجِدِ خَيْمَةٌ مِنْ بَنِي غِفَارٍ، إِلَّا الدَّمُ يَسِيلُ إِلَيْهِمْ، فَقَالُوا: يَا أَهْلَ الخَيْمَةِ، مَا هَذَا الَّذِي يَأْتِينَا مِنْ قِبَلِكُمْ؟ فَإِذَا سَعْدٌ يَغْذُو جُرْحُهُ دَمًا، فَمَاتَ فِيهَا [رواه البخاری: ۴۶۳].

۲٩۱- از عائشهلروایت است که گفت: شاه رگ دست (سعد)سدر جنگ خندق مورد اصابت قرار گرفت، پیامبر خدا جدر مسجد خیمۀ [برای او] برپا نمودند تا از نزدیک مراقب احوال او باشند، و خیمۀ هم از مردم (بنی غفار) در مسجد برپا بود، و جز خونی که [از دست سعد] براه افتاده بود، چیز دیگری سبب خوف و تشویش مردم (بنی غفار) نشده بود.

از کسانی که در خیمه بودند، پرسیدند: این خونی که از طرف شما به طرف ما می‌آید از چیست؟ و دیدند که این جراحت سعد است که خون از آن براه افتاده است، و همان بود که سعد از اثر آن زخم فوت نمود [۴۵۶].

[۴۵۶] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) تداوی کردن و سرپرستی از مریض در مسجد جواز دارد. ۲) ولی امر باید برای اشخاص با منزلت، توجه خاصی داشته باشد. ۳) گرچه ملوث ساختن مسجد روا نیست، ولی روی ضرورت باکی ندارد، و چون در آن وقت از یک طرف داخل مسجد خاکی بود، و از طرف دیگر جای دیگری برای تداوی و سرپرستی از مریضان نداشتند، از این جهت از سعدسدر داخل مسجد سرپرستی می‌کردند، ولی اکنون که جاهای خاصی برای تداوی مریضان و سرپرستی از آن‌ها وجود دارد، اگر ضرورت مبرمی نباشد، نباید مریضان را در مسجد بستری کرد.