فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد اول

فهرست کتاب

۲٠- باب: مَنْ أَعَادَ الحَدِيثَ ثَلاَثًا لِيُفْهَمَ عَنْهُ
باب [۲٠]: کسی که حدیث را جهت آنکه فهمیده شده سه بار تکرار نمود

۲٠- باب: مَنْ أَعَادَ الحَدِيثَ ثَلاَثًا لِيُفْهَمَ عَنْهُ
باب [۲٠]: کسی که حدیث را جهت آنکه فهمیده شده سه بار تکرار نمود

۸۲- عَنْ أَنَسٍ سعَنِ النَّبِيِّ جأَنَّهُ كَانَ «إِذَا تَكَلَّمَ بِكَلِمَةٍ أَعَادَهَا ثَلاَثًا، حَتَّى تُفْهَمَ عَنْهُ وَإِذَا أَتَى عَلَى قَوْمِ فَسَلَّمَ عَلَيْهِمْ سَلَّمَ ثَلاَثًا» [رواه البخاری: ٩۴].

۸۲- از انسسروایت است که پیامبر خدا جوقتی که تکلم به کلمۀ [مهمی] می‌کردند، برای آنکه خوب فهمیده شود، آن را سه بار تکرار می‌کردند، و وقتی که نزد مردمی می‌آمدند و بر آن‌ها سلام می‌دادند، سه بار سلام می‌دادند [۱٧۸].

[۱٧۸] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) پیامبر خدا جسخنی را سه بار تکرار می‌کردند که اهمیتی خاصی می‌داشت، نه آنکه هر سخنی را در هر وقت سه بار تکرار می‌کردند. ۲) مراد از سه بار سلام گفتن، این بود که چون به خانۀ کسی می‌رفتند، غرض اجازه خواستن سلام می‌کردند، و وقتی که برای‌شان اجازه داده می‌شد و به خانه داخل می‌شدند، غرض تحیت گفتن بار دوم سلام می‌کردند، و هنگامی که می‌خواستند از نزد آن‌ها خارج شوند، جهت وداع کردن با آن‌ها باز سلام می‌کردند، و باید گفت که سه بار سلام دادن نبی کریم جعادت دائمی‌شان نبود، بلکه گاه گاهی حسب مقتضای حال چنین می‌کردند.