۱۱- باب: مَتَى يَصِحُّ سمَاعُ الصَّغِيرِ
باب [۱۱]: شنیدن حدیث برای طفل چه وقت صحیح است؟
۶۸- وعَنْه سقَالَ: «أَقْبَلْتُ رَاكِبًا عَلَى حِمَارٍ أَتَانٍ، وَأَنَا يَوْمَئِذٍ قَدْ نَاهَزْتُ الِاحْتِلاَمَ، وَرَسُولُ اللَّهِ جيُصَلِّي بِمِنًى إِلَى غَيْرِ جِدَارٍ، فَمَرَرْتُ بَيْنَ يَدَيْ بَعْضِ الصَّفِّ، وَأَرْسَلْتُ الأَتَانَ تَرْتَعُ، فَدَخَلْتُ فِي الصَّفِّ، فَلَمْ يُنْكَرْ ذَلِكَ عَلَيَّ» [رواه البخاری: ٧۶].
۶۸- و از ابن عباسبروایت است که گفت: در زمانی که قریب به بلوغ بودم، بر خر ماده سوار شدم و به طرف (منی) آمدم، و پیامبر خدا جبدون آنکه دیواری پیش رویشان قرار داشته باشد، نماز میخواندند، من از پیش روی بعضی ازصفها گذشتم، و خر را گذاشتم که بچرد، و خودم در صف ایستادم، و [پیامبر خدا جو دیگران] از این عمل بر من اعتراض نکردند [۱۵٧].
۶٩- عَنْ مَحْمُودِ بْنِ الرَّبِيعِ سقَالَ: «عَقَلْتُ مِنَ النَّبِيِّ جمَجَّةً مَجَّهَا فِي وَجْهِي وَأَنَا ابْنُ خَمْسِ سِنِينَ مِنْ دَلْوٍ» [رواه البخاری: ٧٧].
۶٩- از محمود بن ربیعس [۱۵۸]روایت است که گفت: بیاد دارم که پیامبر خدا جدر زمانی که من پنج ساله بودم، آبی را از دلوی با دهان خود گرفته و بر رویم پاشاندند [۱۵٩].
[۱۵٧] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) عبور شخص سوار از پیش روی نمازگذار سبب فساد نماز نمیگردد، ولی عبور کردن از پیش روی شخص نمازگذار برای کسی که عبور میکند مکروه است، و پیامبر خدا جفرمودهاند که اگر شخصی میخواست از پیش روی شما عبور کند، مانع عبور کردنش شوید، و تفصیل بیشتر این موضوع إنشاءالله در جای خودش خواهد آمد. ۲) شنیدن حدیث برای طفل خوردسال جواز دارد، و کمال اهلیت که عقل و بلوغ باشد، در وقت اداء و روایت حدیث شرط است، و همچنین است کافر و فاسق، یعنی: اگر کافر حدیث را در حال کفر شنید، و آن را در حال اسلام روایت کرد، روایتش مقبول است، چنانچه که اگر فاسق حدیث را در حال فسق شنید، و آن را در حال عدالت روایت کرد، روایتش مقبول است. ۳) سواره رفتن به جماعت جواز دارد، و اگر خوف فوت جماعت به سبب پیاده رفتن وجود داشته باشد، سواره رفتن به جهت دریافتن جماعت سنت و یا مستحب است. ۴) اگر نبی کریم جعمل شخصی از صحابه را میبینند، و به آن اعتراض نمیکنند، این عمل در حکم سنت نبوی است، از این جهت علماء گفتهاند که: از عبور خر از پیش روی نمازگذار، فاسد نمیشود، زیرا از اینکه ابن عباسبسوار بر خر از پیش روی صف نمازگذاران گذشت، و پیامبر خدا جچیزی نگفتند، دلالت بر این دارد که این عمل سبب فساد نماز نمیگردد، گرچه مناسب و بهتر آن است که شخص چه پیاده و چه پیاده از پیش روی نمازگذار عبور نکند. [۱۵۸] وی محمود بن ربیع بن سراقه انصاری است، و وقتی که چهار ساله و یا پنج ساله را تا آخر عمر خود به خاطر داشت، در بیت المقدس در سال نود و نه هجری به سن نود و سه سالگی وفات نمود، (أسد الغابه: ۴/۳۳۲). [۱۵٩] از مسائل و احکام متعلق به این حدیث آنکه: ۱) گویند که این عمل از طرف نبی کریم جروی خوش طبعی، و یا جهت آن بوده است که این آب سبب برکت برای آن طفل گردد، و صحابهشمیخواستند که به این طریق اطفالشان از برکات نبی کریم جبهرهمند گردند، زیرا دیده بودند که نبی کریم جوقتی که آب دهان خود را در چاه خشک و بیآبی انداختند، به برکت آب دهانشان، آب از آن چاه آنچنان فواره زد که برای یک لشکر و حیوانات همراهشان کفایت نمود. ۲) به استناد بر این حدیث نبوی در نزد بسیاری از اهل حدیث کمترین سنی که شنیدن و تحمل حدیث در آن جواز دارد، پنج سال است، ولی عدۀ چهار سال را معتبر دانستهاند، زیرا در روایت دیگر این حدیث آمده است که سن محمود در وقت وقوع این واقع چهار سال بود، چنانچه نظر عدۀ دیگری بر آن است که برای صحت شنیدن و تحمل حدیث سن معینی نیست، بلکه اساس فهم و درایت است، ولو آنکه در کمتر از پنج سال و یا چهار سال باشد، چنانچه این زبیربواقعۀ که پدرش را در غزوۀ خندق در بنی قریظه دیده بود، روایت میکند، و خودش در این وقت سه ساله بود.