۵۳- باب: إِدْخَالِ البَعِيرِ فِي المَسْجِدِ لِلْعِلَّةِ
باب [۵۳]: داخل کردن شتران در مسجد به جهت ضرورت
۲٩۲- عَنْ أُمِّ سَلَمَةَ لقَالَتْ: شَكَوْتُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ جأَنِّي أَشْتَكِي قَالَ: «طُوفِي مِنْ وَرَاءِ النَّاسِ وَأَنْتِ رَاكِبَةٌ» فَطُفْتُ وَرَسُولُ اللَّهِ جيُصَلِّي إِلَى جَنْبِ البَيْتِ يَقْرَأُ بِالطُّورِ وَكِتَابٍ مَسْطُورٍ [رواه البخاری: ۴۶۴].
۲٩۲- از ام سلمهلروایت است که گفت: نزد پیامبر خدا جشکوه نموده و گفتم مریضم، [و نمیتوانم پیاده طواف کنم].
فرمودند: «همانطور سواره از پشت سر مردم طواف کن».
من [سواره] طواف کردم، و پیامبر خدا جدر کنار خانۀ [کعبه] سورۀ ﴿وَٱلطُّورِ ١ وَكِتَٰبٖ مَّسۡطُورٖ ٢﴾را در نماز خود میخواندند [۴۵٧].
[۴۵٧] از احکام متعلق به این حدیث آنکه: ۱) شخص مریض و معذور میتواند سواره به هرشکلی که برایش میسر باشد، طواف نماید. ۲) اگر بدون عذر کسی سواره طواف کرد، در نزد احناف طوافش با کراهت صحت دارد، ولی در نزد امام شافعی/چنین طوافی صحت ندارد، دلیل امام شافعی/این قول پیامبر خدا جکه میفرماید: «طواف بر خانه نماز است» و همانطوری که نماز خواندن سواره بدون عذر جواز ندارد، طواف کردن سواره نیز بدون عذر جواز ندارد، و دلیل احناف این قول خداوند متعال است که میفرماید: ﴿وَلۡيَطَّوَّفُواْ بِٱلۡبَيۡتِ ٱلۡعَتِيقِ ٢٩﴾[الحج: ۲٩]، یعنی: و به خانۀ عتیق طواف کنند، و آیۀ مبارک طواف را به حالت معینی خاص نساخته است. ولی باید گفت: که بسیاری از آیات به طور مطلق و یا عام میآید، ولی احادیث نبوی است که آن مطلق را مقید، و آن عام را خاص میسازد، و شاید از اینجا است که احناف رحمهم الله طواف سواره را، مکروه دانسته و حتی گفتهاند: اگر کسی طواف را بدون عذر سواره انجام داد، تا وقتی که که در مکه است، آن را دوباره انجام دهد، پس گویا در این مسئله فرق بسیاری بین مذهب احناف و شوافع وجود ندارد، والله تعالی أعلم بالصواب. ۳) در صورت حاجت، آوردن حیوان حلال گوشت در مسجد روا است. ۴) شخصی که سواره طواف میکند، بکوشد که از جایی که مردم پیاده طواف میکند، دورتر باشد، تا سبب اذیت آنها نگردد.