۱۲- باب: تَفَاضُلِ أَهْلِ الإِيمَانِ فِي الأَعْمَالِ
باب [۱۲]: برتری بین اهل ایمان در اعمال است
۲۱- عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الخُدْرِيِّ س، عَنِ النَّبِيِّ جقَالَ: «يَدْخُلُ أَهْلُ الجَنَّةِ الجَنَّةَ، وَأَهْلُ النَّارِ النَّارَ»، ثُمَّ يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى: «أَخْرِجُوا مَنْ كَانَ فِي قَلْبِهِ مِثْقَالُ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ مِنْ إِيمَانٍ. فَيُخْرَجُونَ مِنْهَا قَدِ اسْوَدُّوا، فَيُلْقَوْنَ فِي نَهَرِ الحَيَا، أَوِ الحَيَاةِ - شَكَّ مَالِكٌ - فَيَنْبُتُونَ كَمَا تَنْبُتُ الحِبَّةُ فِي جَانِبِ السَّيْلِ، أَلَمْ تَرَ أَنَّهَا تَخْرُجُ صَفْرَاءَ مُلْتَوِيَةً» [رواه البخاری: ۲۲].
۲۱- از ابوسعید خدریساز پیامبر خدا جروایت است که فرمودند: «[بعد از این که] اهل جنت به جنت، و اهل دوزخ به دوزخ داخل شوند، خداوند متعال میگوید: کسی را که ذرۀ از ایمان در دلش بوده باشد [از دوزخ] بیرون کنید.
و در حالی که چنین اشخاصی سیاه گشتهاند، از دوزخ خارج ساخته میشوند، بعد از آن در (آب حیات) انداخته میشوند، و مانند دانۀ که در کنار جوی میروید، دوباره میرویند، مگر ندیدی که گیاه کنار جوی در هنگام روئیدن، زرد، درخشنده و باهم پیچیده است [۸۳]»؟
۲۲- وعَنْهُ سقَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «بَيْنَا أَنَا نَائِمٌ، رَأَيْتُ النَّاسَ يُعْرَضُونَ عَلَيَّ وَعَلَيْهِمْ قُمُصٌ، مِنْهَا مَا يَبْلُغُ الثُّدِيَّ، وَمِنْهَا مَا دُونَ ذَلِكَ، وَعُرِضَ عَلَيَّ عُمَرُ بْنُ الخَطَّابِ وَعَلَيْهِ قَمِيصٌ يَجُرُّهُ». قَالُوا: فَمَا أَوَّلْتَ ذَلِكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: «الدِّينَ» [رواه البخاری: ۲۳].
۲۲- و از ابوسعید خدریسروایت است که گفت: پیامبر خدا جفرمودند: «در حالت خواب بودم، دیدم که مردمان به من عرضه میشوند، و اینها پیراهن به تن دارند، ولی پیراهن بعضی از آنها [آنقدر کوتاه است] که تا سینه آنها است، و پیراهن بعضی از آنها از این هم کوتاهتر است، و عمر بن خطاب به من عرضه شد، و دیدم پیراهنی پوشیده است که آن را با خود میکَشد».
گفتند: یا رسول الله! این را چه تعبیر میکنید؟
فرمودند: «دینداری» [۸۴].
[۸۳] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) این عبارت حدیث نبوی شریف که: (بعد از آن در آب حیات انداخته میشوند)، در روایت دیگری به اینگونه آمده است که: (بعد از آن در آب حیاء انداخته میشوند)، و این شک در بین دو روایت از (مالک) یکی از روات حدیث است، و آنچه که مناسب به این مقام است، همان معنی اول، یعنی: (آب حیات) است، و (آب حیات) عبارت از نهری است که اگر کسی در آن غوطه میخورد، دوباره زنده میشود. ۲) در مورد رفتن مسلمان به دوزخ سه نظر وجود دارد: نظر اول که میگوید: با داشتن ایمان معصیت تاثیری ندارد، و بنابراین نظر، شخص مؤمن هرگناهی که داشته باشد، به دوزخ نمیرود، و ایمانش مانع از رفتنش به دوزخ میشود. نظر دوم که میگوید: گناه مؤمن و بالأخص گناه کبیره، سبب خلودش در دوزخ میگردد، زیرا چنین شخصی اگر دارای ایمان واقعی میبود، از ارتکاب کبائر خودداری میکرد. و بالآخره نظر سوم که نظر اهل سنت و جماعت است که میگویند: هر مسلمان اگر شفاعت انبیاء، و صالحین و شهداء، شامل حالش نگردد، به اندازۀ گناهش در دوزخ عذاب میشود، و بعد از آن از عذاب نجات مییابد، مگر آنکه مرتکب گناهی شده باشد که شفاعت شفاعت کنندگان شامل حالش نشود، و این حدیث نبوی شریف به طور سریح مؤید نظر سوم است. [۸۴] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) در این حدیث دین به پیراهن تشبیه شده است، و این تشبیه بلیغی است، زیرا همچنانی که پیراهن عورت انسان را از چشم مردم پنهان نگه میدارد، دین نیز سبب حفاظت انسان از دخول دوزخ میگردد. ۲) نباید از این حدیث اینطور فهمیده شود که عمر بن خطابسبر همۀ صحابه و از آن جمله بر ابوبکر صدیقسفضیلت دارد، زیرا حدیث دلالت بر این ندارد که کسان دیگری چنین پیراهن درازی نداشتند، و علاوه بر آن، این حدیث دلالت بر افضلیت عمرسبر کسانی دارد که برای پیامبر خدا جعرضه شده بودند، و در حدیث نیامده است که ابوبکر صدیق هم برای نبی کریم جعرضه شده بود، پس بنا به احادیث دیگری که در این مورد رسیده است، و به اجماع امت، افضل این امت بعد از پیامبر خدا جابوبکر صدیقساست.