۱۱- باب: نَقْضِ المَرْأَةِ شَعَرَهَا عِنْدَ غُسْلِ المَحِيضِ
باب [۱۱]: هنگام غسل حیض، زن باید موهایش را بگشاید
۲۱۵- وعَنْها لقَالَتْ: خَرَجْنَا مُوَافِينَ لِهِلاَلِ ذِي الحِجَّةِ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «مَنْ أَحَبَّ أَنْ يُهِلَّ بِعُمْرَةٍ فَلْيُهْلِلْ، فَإِنِّي لَوْلاَ أَنِّي أَهْدَيْتُ لَأَهْلَلْتُ بِعُمْرَةٍ» فَأَهَلَّ بَعْضُهُمْ بِعُمْرَةٍ، وَأَهَلَّ بَعْضُهُمْ بِحَجٍّ، وسَاقَتِ الحَديثَ، وَذَكَرتْ حَيْضَتَها قالت: أَرْسَلَ مَعِي أَخِي عَبْدَ الرَّحْمَنِ إِلَى التَّنْعِيمِ، فَأَهْلَلْتُ بِعُمْرَةٍ «وَلَمْ يَكُنْ فِي شَيْءٍ مِنْ ذَلِكَ هَدْيٌ، وَلاَ صَوْمٌ وَلاَ صَدَقَةٌ» [رواه البخاری: ۳۱٧].
۲۱۵- و از عائشهلروایت است که گفت: مقارن به هلال ماه ذوالحجه [به سفر حج] بیرون شدیم.
پیامبر خدا جفرمودند: «کسی که میخواهد عمره نماید، میتواند برای ادای عمره نیت نماید، و اگر من (هدی) را نفرستاده بودم، برای عمره احرام میبستم».
بعضی از [مردم] نیت عمره کردند، و بعضی نیت حج، و [عائشهل]حدیث را ذکر کرده، و در موضوع دچار شدنش به عادت ماهانگی گفت: [پیامبر خدا ج]برادرم عبدالرحمن را همراهم به (تنعیم) فرستادند، از آنجا برای عمره احرام بستم، و در هیچ کدام از این پیش آمدها بر من هدی، روزه، و صدقۀ لازم نگردید [۳۴۵].
[۳۴۵] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) پیامبر خدا جدر بیست و پنجم ماه ذوالقعده از مدینۀ منوره بیرون شدند، و بعد از (نُه) روز، و یا ده روز مسافرت در پنجم ماه ذوالحجه به مکۀ مکرمه رسیدند. ۲) در اینکه حج تمتع بهتر است یا حج قرآن و یا حج مفرد، بین علماء اختلاف است، و راجح در نزد احناف و حنابله آن است که حج تمتع افضل است، زیرا در این نوع حج، هریک از حج و عمره به طور مستقل اداء میگردد، و بعضی از احناف حج قرآن را بهتر میدانند.