فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد اول

فهرست کتاب

۱۴- باب: الصَّلاَةِ فِي الثَّوْبِ الأَحْمَرِ
باب [۱۴]: نمازخواندن در جامۀ سرخ

۱۴- باب: الصَّلاَةِ فِي الثَّوْبِ الأَحْمَرِ
باب [۱۴]: نمازخواندن در جامۀ سرخ

۲۴۸- عَنْ أَبِي جُحَيْفَةَ سقَالَ: «رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ جفِي قُبَّةٍ حَمْرَاءَ مِنْ أَدَمٍ، وَرَأَيْتُ بِلاَلًا أَخَذَ وَضُوءَ رَسُولِ اللَّهِ ج، وَرَأَيْتُ النَّاسَ يَبْتَدِرُونَ ذَاكَ الوَضُوءَ، فَمَنْ أَصَابَ مِنْهُ شَيْئًا تَمَسَّحَ بِهِ، وَمَنْ لَمْ يُصِبْ مِنْهُ شَيْئًا أَخَذَ مِنْ بَلَلِ يَدِ صَاحِبِهِ، ثُمَّ رَأَيْتُ بِلاَلًا أَخَذَ عَنَزَةً، فَرَكَزَهَا وَخَرَجَ النَّبِيُّ جفِي حُلَّةٍ حَمْرَاءَ، مُشَمِّرًا صَلَّى إِلَى العَنَزَةِ بِالنَّاسِ رَكْعَتَيْنِ، وَرَأَيْتُ النَّاسَ وَالدَّوَابَّ يَمُرُّونَ مِنْ بَيْنِ يَدَيِ العَنَزَةِ» [رواه البخاری: ۳٧۶].

۲۴۸- از ابوجحیفهسروایت است که گفت: پیامبر خدا جرا در خیمۀ کوچک سرخ رنگی که از پوست ساخته شده بود دیدم.

و بلالسرا دیدم که آب وضوی آن حضرت جرا با خود گرفته بود.

و مردم را دیدم که جهت به دست‌آوردن آب وضوی پیامبر خدا جبر یکدیگر سبقت می‌جستند، کسی که از آن آب چیزی به دست می‌آورد، به سر و جانش می‌مالید، و کسی که از آن چیزی بدست نمی‌آورد، از رطوبت دست رفیق خود استفاده می‌کرد.

بعد از آن بلال را دیدم که عصای نیزه‌داری را بر زمین کوبید، و پیامبر خدا جبا لباس‌های سرخ رنگی در حالی که ازار خود را بالا زده بودند، آمدند، و به سوی آن عصای نیزه‌دار به مردم دو رکعت نماز اداء نمودند.

و دیدم که در این وقت مردم و چارپایان از جلو آن عصای نیزه‌دار عبور می‌کردند [۴٠۴].

[۴٠۴] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) بعضی از علماء با استنباط از این حدیث می‌گویند که: تبرک جستن به آثار اشخاص نیک (با قیاس به تبرک جستن به آثار پیامبر خدا ج]جواز دارد، ولی قیاس کردن اشخاص دیگر ولو آنکه نیک باشند به پیامبر خدا جخالی از اشکال نیست، زیرا اگر تبرک جستن به آثار اشخاص نیک غیر از پیامبر خدا ججواز می‌داشت، صحابهشبه آثار ابوبکر و عمر و عثمان و علی و سائر عشرۀ مبشره رضی الله تعالی عنهم تبرک می‌جستند، و چون چنین عملی از آن‌ها ثابت نشده است، بنابراین می‌توان گفت که تبرک جستن خاص به آثار نبی کریم جمی‌باشد و بس، ثانیا آنکه معیاری برای تعیین اشخاص نیک وجود ندارد، و طوری که مشاهد است، چه بسا اشخاصی که حتی از کبائر خودداری نمی‌کنند، در چشم و نظر عدۀ از اشخاص، نیک و حتی بالاتر از آن قرار دارند، سوم آنکه (سد ذریعه) یکی از ادلۀ شرعی است، و اگر تبرک جستن به آثار دیگران را جواز بدهیم، چه بسا که این عمل کم کم از مرحلۀ تبرک جستن گذشته و به مراحلی برسد، که انسان را به گناهان کبیره داخل سازد، والله تعالی أعلم. ۲) لباسی را که پیامبر خدا جپوشیده بودند، برد یمانی بود که دارای خط‌های سرخی بود، و بعضی از علماء نظر به ظاهر این حدیث گفته‌اند که پوشیدن لباس ولو آنکه سرخ خالص باشد، جواز دارد، ولی در نزد احناف پوشیدن لباس سرخ مکروه است. ۳) گذشتن از پشت (سترۀ) نمازگذار جواز دارد، و مراد از (ستره) چیزی است که نمازگذار پیشروی خود قرار می‌دهد، تا مردم از جای سجده‌گاهش نگذرند، و عصای نیزه‌داری را که پیامبر خدا جپیش روی خود نصب کرده بودند، عبارت از همان (ستره) است. ۴) آب مستعمل نجس نیست، و البته آبی که از شستن دست و پای پیامبر خدا جمستعمل شده باشد، پاکتر از هر آب پاکی و خوشبوی‌تر از هر گلابی است، و این چیز به احادیث زیادی ثابت شده است.