۳٧- باب: إِذَا أَدْخَلَ رِجْلَيْهِ وَهُمَا طَاهِرَتَانِ
باب [۳٧]: پوشیدن موزه باید در حال طهارت باشد
۱۵۶- عَنِ المُغَيِرَةِ بْنِ شُعْبَةَ سقَالَ: كُنْتُ مَعَ النَّبِيِّ جفِي سَفَرٍ، فَأَهْوَيْتُ لِأَنْزِعَ خُفَّيْهِ، فَقَالَ: «دَعْهُمَا، فَإِنِّي أَدْخَلْتُهُمَا طَاهِرَتَيْنِ». فَمَسَحَ عَلَيْهِمَا [رواه البخاری: ۲٠۶].
۱۵۶- از مغیره بن شعبهسروایت است که گفت: در سفری با پیامبر خدا جبودم، خواستم موزهها را از پایشان درآورم.
فرمودند: «موزههایم را بیرون مکن، من پاهایم را در حال طهارت در موزهها داخل نموده بودم»، و بر بالای آن موزهها مسح کردند [۲٧٧].
[۲٧٧] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث اینکه: ۱) مسح بر موزه – طوری که قبلا هم گفتیم – به اتفاق علماء جواز دارد. ۲) به اتفاق علماء مسح بر موزه وقتی جواز دارد که شخص، موزه را در حال طهارت کامل پوشیده باشد، ورنه مسح کردن بر آن جواز ندارد. ۳) گفتیم: به اتفاق علماء، مسح کردن بر موزه وقتی جواز دارد که موزه را در حالت طهارت کامل پوشیده باشد، ولی در اینکه شرط، طهارت کامل در وقت پوشیدن موزه است، و یا در وقت بیوضوء شدن، بین علماء اختلاف است، امام شافعی/طهارت کامل را در وقت پوشیدن موزه شرط میداند، و احناف در وقت بیوضوء شدن، به این معنی که: امام شافعی/میگوید: شرط جواز مسح کردن بر موزه آن است که اول به طور کامل وضوء بسازد، بعد از آن موزهها را بپوشد، و اگر چنین نکرد، مسح کردن به موزه جواز ندارد، ولی احناف میگویند که: اگر کسی در حالی که بیوضوء میباشد، پاهایش را شست، و موزهها را پوشید، و پیش از آنکه بیوضوء شود، وضوء ساخت، بعد از آن اگر بیوضوء میشود، برایش روا است که بر موزههایش مسح کند. ۴) مدت مسح بر موزه برای مقیم یک شبانه روز، و برای مسافر سه شبانه روز است.