۱۶- باب: لا يستنجي بِرَوْثٍ
باب [۱۶]: با سرگین استنجاء نزند
۱۲۵- عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ مَسْعُودٍ سقَالَ: «أَتَى النَّبِيُّ جالغَائِطَ فَأَمَرَنِي أَنْ آتِيَهُ بِثَلاَثَةِ أَحْجَارٍ، فَوَجَدْتُ حَجَرَيْنِ، وَالتَمَسْتُ الثَّالِثَ فَلَمْ أَجِدْهُ، فَأَخَذْتُ رَوْثَةً فَأَتَيْتُهُ بِهَا، فَأَخَذَ الحَجَرَيْنِ وَأَلْقَى الرَّوْثَةَ» وَقَالَ: «هَذَا رِكْسٌ» [رواه البخاری: ۱۵۶].
۱۲۵- از عبدالله بن مسعودسروایت است که گفت: پیامبر خدا جبه قضای حاجت آمدند، و به من امر کردند که سه عدد سنگ برایشان حاضر سازم، دو عدد سنگ یافتم، و سنگ سومی را پالیدم ولی آن را پیدا کرده نتوانستم، [در عوض] سرگینی را گرفته و آوردم.
[پیامبر خدا ج]آن دو سنگ را گرفتند و سرگین را دور انداخته و فرمودند: «این نجس است» [۲۴۴].
[۲۴۴] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) چون علت استنجاء نزدن پیامبر خدا جبه سرگین نجاست سرگین است، لذا با قیاس به سرگین، استنجاء زدن به هیچ جسم نجس دیگری نیز جواز ندارد. ۲) در استنجاء زدن به سنگ و کلوخ و امثال آن، استعمال سه سنگ شرط نیست، بلکه شرط حصول نظافت است، ولو آنکه بیک سنگ حاصل شود، چنانچه که اگر نجاست به سه سنگ حاصل نشد، باید از سنگ چهارمی و حتی پنجمی استفاده نماید. ۳) چون هدف حصول نظافت است، میتوان عوض سنگ، از کلوخ، از کاغذ مخصوص حمام و امثال این چیزها استفاده نمود، و این مذهب امام ابوحنیفه و امام مالک رحمهما الله است.