فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد اول

فهرست کتاب

۳۱- باب: السَّمَرِ فِي الْعِلْمِ
باب [۳۱]: بیدار خوابی جهت تحصیل علم

۳۱- باب: السَّمَرِ فِي الْعِلْمِ
باب [۳۱]: بیدار خوابی جهت تحصیل علم

٩۶- عَنْ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عُمَرَ بقَالَ: صَلَّى بِنَا النَّبِيُّ جالعِشَاءَ فِي آخِرِ حَيَاتِهِ، فَلَمَّا سَلَّمَ قَامَ، فَقَالَ: «أَرَأَيْتَكُمْ لَيْلَتَكُمْ هَذِهِ، فَإِنَّ رَأْسَ مِائَةِ سَنَةٍ مِنْهَا، لاَ يَبْقَى مِمَّنْ هُوَ عَلَى ظَهْرِ الأَرْضِ أَحَدٌ» [رواه البخاری: ۱۱۶].

٩۶- از عبدالله بن عمربروایت است که گفت: پیامبر خدا جدر آخرین ایام حیات خود، نماز خفتن [عشاء] را برای ما اداء نمودند، و بعد از سلام دادن برخاسته و فرمودند:

«می‌دانید که امشب چه شبی است؟ [گویا صحابهشگفتند: نمی‌دانیم، و یا گفتند: می‌دانیم، پیامبر خدا جفرمودند]: صد سال بعد از امشب، از کسانی که اکنون در روی زمین هستند، هیچ‌کسی زنده نمی‌ماند» [۱٩۶].

٩٧- عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ بقَالَ: بِتُّ فِي بَيْتِ خَالَتِي مَيْمُونَةَ بِنْتِ الحَارِثِ زَوْجِ النَّبِيِّ جوَكَانَ النَّبِيُّ جعِنْدَهَا فِي لَيْلَتِهَا، فَصَلَّى النَّبِيُّ جالعِشَاءَ، ثُمَّ جَاءَ إِلَى مَنْزِلِهِ، فَصَلَّى أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ، ثُمَّ نَامَ، ثُمَّ قَامَ، ثُمَّ قَالَ: «نَامَ الغُلَيِّمُ» أَوْ كَلِمَةً تُشْبِهُهَا، ثُمَّ قَامَ، فَقُمْتُ عَنْ يَسَارِهِ، فَجَعَلَنِي عَنْ يَمِينِهِ، فَصَلَّى خَمْسَ رَكَعَاتٍ، ثُمَّ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ، ثُمَّ نَامَ، حَتَّى سَمِعْتُ غَطِيطَهُ أَوْ خَطِيطَهُ، ثُمَّ خَرَجَ إِلَى الصَّلاَةِ [رواه البخاری: ۱۱٧].

٩٧- از ابن عباسبروایت است که گفت: شبی در خانۀ خاله‌ام أم المؤمنین میمونه بنت حارثل [۱٩٧]همسر پیامبر خدا جخوابیدم، و پیامبر خدا جدر شب نوبت او در نزد او بودند، پیامبر خدا جنماز عشاء را اداء نموده و به خانۀ خود آمدند، و چهار رکعت نماز اداء نموده و خواب شدند.

بعد از آن برخاسته و فرمودند: «آیا طفلک [یعنی ابن عباس] خوابیده است»؟ یا کلمۀ مثل آن را گفتند.

بعد از آن [به نماز] ایستادند، من هم برخاستم و به طرف چپ شان ایستادم، مرا گرفته و به طرف راست خود قرار دادند، و پنج رکعت نماز اداء نمودند، و بعد از آن دو رکعت [سنت نماز صبح] را خوانده و خوابیدند، تا جایی که صدای نفیر آن حضرت جرا شنیدم، بعد از آن [بدون آنکه وضوء بسازند] برای ادای نماز [صبح] بیرون شدند [۱٩۸].

[۱٩۶] از احکام و مسائل به این حدیث آنکه: ۱) در این حدیث نبوی شریف پیامبر خدا جاز این خبر می‌دهد که عمر مردم عصر و زمان‌شان نسبت به عمر مردم گذشته کمتر شده است، و اینطور نیست که کسی مانند مردم گذشته صدها سال عمر کند. ۲) این فرمودۀ پیامبر خدا جکه کسی از کسانی که اکنون در روی زمین می‌باشند، بعد از صد سال زنده نمی‌ماند، نسبت به مردم همان زمان می‌باشد، و شاید بعد از آن عصر کسانی پیدا شوند که عمرشان از صد سال بیشتر شود. ۳) بعضی از کسانی که می‌گویند: خضر÷زنده نیست به همین حدیث تمسک می‌جویند، ولی کسانی که می‌گویند: خضر÷هنوز هم زنده است، حدیث را تاویل می‌کنند، از آن جمله می‌گویند که: شاید خضر÷در آن شب در دریا بوده باشد، و یا اینکه مراد از آن مردمان دیگری غیر از خضر÷هستند. [۱٩٧] وی میمونه بنت حارث هلالی همسر پیامبر خدا جاست، پیامبر خدا جبا وی در منتطقه (سرف) ازدواج نمودند، و میمونهلدر همین مکان در پنجاه و یک هجری وفات نمود، و در همانجا دفن گردید، امام بخاری/از وی هفت حدیث روایت کرده است، أسد الغابه (۵/۵۵٠-۵۵۱). [۱٩۸] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) این حدیث دلالت بر فضیلت و هوشیاری و فهم ابن عباسبدارد، زیرا برای آنکه از احوال پیامبر خدا جدر عبادات شب‌شان اطلاع حاصل کند، تمام شب را بیدار ماند، و بعضی‌ها می‌گویند که: پدرش عباسساو را به این چیز ماموریت داده بود. ۲) خواندن نماز نفل به جماعت جواز دارد. ۳) انجام دادن کار اندکی در نماز، - خصوصا در نماز نفل – سبب فساد نماز نمی‌گردد. ۴) نماز خواندن به پشت سر کسی که نیت امامت را برای آن شخص ندارد جواز دارد. ۵) خواب شدن طفل در نزد محارمش، ولو آنکه شوهر آن زن نزدش باشد، روا است. ۶) مجموع نماز شب پیامبر خدا ج– طوری که در این حدیث آمده است – یازده رکعت بود، شش رکعت نفل، سه رکعت وتر، و دو رکعت سنت صبح. ٧) اینکه خواب ناقض وضوء نبود، از خصایص آن حضرت جمی‌باشد، و بر دیگران لازم است که بعد از خواب اگر ارادۀ نماز خواندن را داشته باشند، وضوء بسازند، زیرا طوری که در حدیث دیگری آمده است چشم پیامبر خدا جمی‌خوابید و قلب‌شان بیدار بود، ولی دیگران متصف به این صفت نیستند، و وقتی که خواب شدند، به همۀ وجود خود می‌خوابند، و اختیار و ارادۀ برای آن‌ها باقی نمی‌ماند.