۲٧- باب: لِيُبَلِّغِ الشَّاهِدُ الغَائِبَ
باب [۲٧]: شخص حاضر باید [خبر را] برای شخص غائب برساند
۸٩- عَنْ أَبِي شُرَيْحٍ سقَالَ: سَمِعْتُ النَّبِيُّ جالغَدَ مِنْ يَوْمِ الفَتْحِ، يَقُولُ قَوْلَا سَمِعَتْهُ أُذُنَايَ وَوَعَاهُ قَلْبِي، وَأَبْصَرَتْهُ عَيْنَايَ حِينَ تَكَلَّمَ بِهِ: حَمِدَ اللَّهَ وَأَثْنَى عَلَيْهِ، ثُمَّ قَالَ: «إِنَّ مَكَّةَ حَرَّمَهَا اللَّهُ، وَلَمْ يُحَرِّمْهَا النَّاسُ، فَلاَ يَحِلُّ لِامْرِئٍ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَاليَوْمِ الآخِرِ أَنْ يَسْفِكَ فِيهَا دَمًا، وَلاَ يَعْضِدَ بِهَا شَجَرَةً، فَإِنْ أَحَدٌ تَرَخَّصَ لِقِتَالِ رَسُولِ اللَّهِ جفِيهَا، فَقُولُوا: إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَذِنَ لِرَسُولِهِ وَلَمْ يَأْذَنْ لَكُمْ، وَإِنَّمَا أَذِنَ لِي فِيهَا سَاعَةً مِنْ نَهَارٍ، ثُمَّ عَادَتْ حُرْمَتُهَا اليَوْمَ كَحُرْمَتِهَا بِالأَمْسِ، وَلْيُبَلِّغِ الشَّاهِدُ الغَائِبَ» [رواه البخاری: ۱٠۴].
۸٩- از ابو شُریحس [۱۸۵]روایت است که گفت: از پیامبر خدا جفردای روز فتح [مکه] سخنی شنیدم که گوشهایم آن را شنید، و قلبم حفظ نمود، و چشمهایم ایشان را وقتی که به این سخن تکلم میکردند، دید، ایشان بعد از حمد و ثنای خداوند متعال فرمودند:
«مکه را خداوند دارای حرمت ساخت، و این حرمت را مردم برایش ندادهاند، و کسی که به خدا و روز آخرت ایمان دارد، روا نیست که در مکه خونی را بریزد، و یا درختی را قطع نماید».
«و اگر کسی از رخصتی که [در روز فتح مکه] برای پیامبر خدا جداده شده بود، دلیل به جواز قتال در مکه میجست، برایش بگوئید که: خداوند این رخصت را برای پیامبر خود داده بود، نه برای شما، و همان رخصت هم برایم به مدت یک ساعت از روز بود، و بعد از آن، حرمت آن روز به حرمت دیروزی خود برگشت، و کسی که حاضر است [سخن مرا] برای کسی که غائب است، برساند» [۱۸۶].
[۱۸۵] وی خویلد بن عمرو خزاعی است، از اشخاص عاقل و دانشمند بود، در سال شصت و هشت هجری وفات یافت، امام بخاری/از وی تنها سه حدیث روایت کرده است، (أسد الغابه: ۵/۲۲۵-۲۲۶). [۱۸۶] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) مراد از ساعتی که در این قول پیامبر خدا جآمده است که: «و همان رخصت هم برایم مدت یک ساعت از روز بود»، یک ساعت نجومی که عبارت از شصت دقیقه باشد، نیست، بلکه مراد از آن قسمتی از روز است، که عبارت از طلوع آفتاب تا به وقت عصر بود. ۲) اگر کسی در خارج حرم مکی مرتکب جنایتی گردید، و به مکۀ مکرمه پناه آورد، در نزد امام ابوحنیفه/و بعضی از دیگر از علماء، مجازات نمیگردد، ولی اگر در خود مکۀ مکرمه مرتکب جنایتی شد، در نزد اکثر علماء، باید مجازات شود، وعدۀ دیگری میگویند که چنین شخصی باید تحت فشار قرار گیرد، تا از مکۀ مکرمه خارج گردد، و بعد از آن مورد مجازات قرار گیرد. ۳) قطع درختان و گیاهان خود روئیدۀ حرم مکۀ مکرمه حرام است، و اگر کسی آنها را شکست، و یا قطع کرد، و یا از ریشه درآورد، در نزد امام ابوحنیفه/باید قیمت آن را صدقه بدهد، و امام شافعی/میگوید که: در قطع کردن درخت کلان، گاوی، و در قطع کردن درخت کوچک، گوسفندی لازم میگردد. ۳) تعلیم و تعلم و نشر احکام شرعی واجب کفائی است، یعنی: اگر عدۀ به این کار اقدام نمایند، از ذمۀ دیگران ساقط میگردد، و اگر هیچ کسی به این کار اقدام ننماید، همگان گنهکار میشوند.