فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد اول

فهرست کتاب

۳۸- باب: مَنْ لَمْ يَتَوَضَّأْ مِنْ لَحمِ الشَّاةِ وَالسَّوِيقِ
باب [۳۸]: کسی که از خوردن گوشت گوسفند و سویق وضوء نساخت

۳۸- باب: مَنْ لَمْ يَتَوَضَّأْ مِنْ لَحمِ الشَّاةِ وَالسَّوِيقِ
باب [۳۸]: کسی که از خوردن گوشت گوسفند و سویق وضوء نساخت

۱۵٧- عَنْ عَمْرِو بْنِ أُمَيَّةَ س: أَنَّهُ رَأَى رَسُولَ اللَّهِ ج«يَحْتَزُّ مِنْ كَتِفِ شَاةٍ، فَدُعِيَ إِلَى الصَّلاَةِ، فَأَلْقَى السِّكِّينَ، فَصَلَّى وَلَمْ يَتَوَضَّأْ» [رواه البخاری: ۲٠۸].

۱۵٧- از عمرو بن أمیهسروایت است که او: پیامبر خدا جرا دیده است که از شانۀ گوسفندی [گوشت] می‌بریدند [و می‌خوردند]، به نماز دعوت شدند، کارد را انداخته و بدون آنکه وضوء بسازند، نماز خواندند [۲٧۸].

[۲٧۸] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) کسی که از داخل شدن وقت نماز خبر داد، و پیامبر خدا جرا به نماز دعوت کرد، بلالسبود. ۲) از خوردن آنچه که به آتش پخته شود، وضوء لازم نمی‌شود، و مذهب عامۀ علماء همین چیز است، گرچه در بعضی از احادیث آمده است که از خوردن چیزی که به آتش پخته می‌شود، وضوء لازم می‌گردد، ولی علماء می‌گویند: مراد از وضوء ساختن از خوردن چیزی که به آتش پخته شود، تنها شستن دست و دهان است نه وضوی حقیقی، و یا آنکه وضوء ساختنی که از خوردن چیزهای پختنی لازم گردیده بود، به احادیث دیگری – از آن جمله همین حدیث باب – نسخ گردیده است. ۳) طعام خوردن با کارد و چنگال و قاشق جواز دارد. ۴) مراد از سویق که در عنوان باب آمده است، کوبیدۀ گندم و جو است، که به انواع مختلف از آن استفاده می‌گردد، ما مردم هرات آن را به نام (غلور) یاد می‌کنیم، و مردم دیگری آن را (تلخان) می‌گویند.