فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد اول

فهرست کتاب

٩- باب: لاَ تُسْتَقْبَلُ القِبْلَةُ بِبَوْلٍ وَلَا غَائطٍ
باب [٩]: در وقت بول و غائط نباید روی خود را به طرف قبله نمود

٩- باب: لاَ تُسْتَقْبَلُ القِبْلَةُ بِبَوْلٍ وَلَا غَائطٍ
باب [٩]: در وقت بول و غائط نباید روی خود را به طرف قبله نمود

۱۱۸- عَنْ أَبِي أَيُّوبَ الأَنْصَارِيِّ سقَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج«إِذَا أَتَى أَحَدُكُمُ الغَائِطَ، فَلاَ يَسْتَقْبِلِ القِبْلَةَ وَلاَ يُوَلِّهَا ظَهْرَهُ، شَرِّقُوا أَوْ غَرِّبُوا» [رواه البخاری: ۱۴۴].

۱۱۸- از ابو ایوب انصاریس [۲۳۵]روایت است که گفت: پیامبر خدا جفرمودند: «اگر کسی که از شما به قضای حاجت آمد، روی و یا پشتش را به طرف قبله نکند، [بلکه در این حالت] روی خود را به طرف شرق و یا غرب نمائید» [۲۳۶].

[۲۳۵] نامش خالد بن زید بن کلیب انصاری است، از بزرگان صحابه است، و به غزوۀ بدر اشتراک نموده است، وقتی که نبی کریم جبه مدینۀ منوره هجرت نمودند، به خانۀ وی اقامت گزیدند، در وقت جهاد با رومیان در قسطنطنیه در سال پنجاه هجری وفات یافت، و امام بخاری از وی هفت حدیث روایت کرده است، (اسد الغابه: ۵/۱۴۳-۱۴۴). [۲۳۶] از احکام و مسائل متلعق به این حدیث آنکه: ۱) در موضوع رو آوردن و پشت کردن به قبله در وقت بول و غائط کردن چهار مذهب وجود دارد: أ- بنا به عموم این حدیث نبوی شریف امام ابوحنیفه/می‌گوید: در وقت بول و غائط چه در نبیان باشد و چه در صحراء رو آوردن، و پشت کردن به قبله جواز ندارد. ملاحظه: از دلائل عقلی امام عینی/برتایید مذهب امام ابوحنفه/این است که می‌گوید: در منع بودن رو آوردن به قبله در وقت قضای حاجت نباید بین بنیان و صحرا فرق نمود، زیرا سبب منع، احترام به قبله است، و در این معنی فرقی بین صحراء و بنیان وجود ندارد، و دیگر اینکه اگر بگوئیم رو آوردن به قبله در بنیان جواز دارد، زیرا در این حالت بین شخص و بین مکه حائل واقع می‌شود، این معنی در جاهای دور از مکه در صحراء نیز وجود دارد، زیرا در صحراء نیز کوه‌ها و دره‌ها حائل واقع می‌شود، خصوصا در نزد کسانی که می‌گویند زمین کروی است، که در این حالت اصلا موازاتی صورت نمی‌گیرد. و طوری که ملاحظه می‌کنید امام عینی/در اینجا اشاره به کروی بودن زمین می‌کند، و این سخن را وی در سال (۸۲۱) هشت صد و بیست و یک هجری یعنی: پیش از این به (۶۴۵) شش صد و چهل و پنج سال گفته است، پس کسانی که کشف کروی بودن زمین را به غیر مسلمانان نسبت می‌دهند، از انصاف به دور هستند. ب- در روایت دیگری از امام ابوحنیفه/آمده است که: رو آوردن به قبله جواز ندارد، ولی پشت کردن به قبله جواز دارد، خواه در بنیان باشد و خواه در صحراء، ولی روایت مشهور همان روایت اول است. ج- اهل ظاهر می‌گویند که: رو آرودن و پشت کردن به قبله در نبیان و صحرا جواز دارد. د- ائمه سه گانه مالک و شافعی و احمد رحمهم الله می‌گویند که: رو آرودن و پشت کردن به قبله در صحراء حرام، و در بنیان جواز دارد. ۲) هدف آن نیست که در وقت قضای حاجت باید حتما انسان رو به طرف شرق و یا غرب باشد، بلکه هدف آن است که در وقت قضای حاجت نباید رو و یا پشتش به طرف قبله باشد، و چون قبلۀ اهل مدینه منوره به طرف جنوب است، برای آنکه در وقت قضای حاجت رو و یا پشت شخص به طرف قبله نشود، پیامبر خدا جفرمودند که در وقت قضای حاجت روی خود را به طرف شرق و یا غرب نمائید، بنابراین کسانی که قبلۀشان به طرف مغرب و یا مشرق قرار دارد، نباید هنگام قضای حاجت، روی خود را به طرف مغرب و یا مشرق نمایند، بلکه باید روی‌شان به طرف شمال و یا جنوب باشد. ۳) از آداب دیگر قضای حاجت این است که: أ- اگر در زمین همواری قضای حاجت می‌کرد، بکوشد که دور برود تا از چشم مردم قدر الإمکان پنهان شود. ب- اگر در صحراء و زمین همواری قضاء حاجت می‌کرد، پیراهنش را از پشت سر رها کند تا به زمین برسد. ج- سخن نزند. د- با دست چپ استنجاء بزند. هـ- با فضله حیوان و استخوان خود را پاک نکند. و- اگر بر انگشترش نام خدا نوشته شده بود، پیش از داخل شدن به خلا آن را درآورد، و اگر جای برای حفاظت آن در خارج از خلا میسر نبود، آن را در دهان خود بگذارد. ز- از قضای حاجت و بول کردن در این اماکن خودداری نماید: در راه رفت و آمد مردم، در سایۀ که در تابستان مورد استفادۀ مردم است، در آفتاب رخی که در زمستان مورد استفادۀ مردم است، در آب ایستاده، در زیر درخت میوه‌دار، در سوراخی که احتمال می‌رود لانۀ حشره و یا جانداری باشد.