۱٧- باب: الرِّحْلَةِ فِي المَسْأَلَةِ النَّازِلَةِ، وَتَعْلِيمِ أَهْلِهِ
باب [۱٧]: رفتن جهت حل مسئلۀ که واقع شده است و تعلیم دادن خانوادۀ خود
٧٧- عَنْ عُقْبَةَ بْنِ الحَارِثِ س: أَنَّهُ تَزَوَّجَ ابْنَةً لِأَبِي إِهَابِ بْنِ عُزَيْزٍ فَأَتَتْهُ امْرَأَةٌ فَقَالَتْ: إِنِّي أَرْضَعْتُ عُقْبَةَ وَالَّتِي تَزَوَّجَ بِها، فَقَالَ لَهَا عُقْبَةُ: مَا أَعْلَمُ أَنَّكِ أَرْضَعْتِنِي، وَلاَ أَخْبَرْتِنِي، فَرَكِبَ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ جبِالْمَدِينَةِ فَسَأَلَهُ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «كَيْفَ وَقَدْ قِيلَ» فَفَارَقَهَا عُقْبَةُ، وَنَكَحَتْ زَوْجًا غَيْرَهُ [رواه البخاری: ۸۸].
٧٧- از عقبه بن حارثس [۱۶۸]روایت است که: وی با یکی از دخترهای ابو إهاب بن عزیز ازدواج نمود، زنی نزدش آمد و گفت که من، عقبه و آن دختری را که با وی ازدواج کرده است، شیر دادهام.
عقبه برای آن زن گفت: فکر نمیکنم که تو مرا شیر داده باشی، و نه مرا از این شیردادن خبر دادی.
و همان بود که [عقبه] سوار شد و به مدینۀ منوره نزد پیامبر خدا جرفت، و مسأله را از ایشان پرسید.
پیامبر خدا جفرمودند: «چگونه [با او ازدواج میکنی] در حالی که چنین چیزی هم گفته شده است»؟
و عقبه از آن زن مفارقت کرد، و آن زن با شخص دیگری ازدواج نمود [۱۶٩].
[۱۶۸] وی عقبه بن حارث بن عامر قرشی است، زبیر میگوید: وی همان کسی است که خبیب بن عدی را به شهادت رسانده است، در فتح مکه مسلمان شد، و زنی را که به نکاح گرفته بود، نامش غنیه و مشهور به ام یحیی بود، أسد الغابه (۳/۴۱۶). [۱۶٩] از احکام متعلق به این حدیث آنکه: ۱) به اساس این گفتۀ آن زن که: (که من، عقبه و آن دختری را که با وی ازدواج کرده است، شیر دادهام)، آن دختری را که (عقبه) به نکاح گرفته بود، خواهر رضاعیاش میشد، و در نتیجه نکاح آنها باهم حرام بود. ۲) در ثبوت (رضاه) یعنی: شیرخوارگی به شهادت زن بیت علماء اختلاف است، یک زن در صورتی که به شیر آوری معروف باشد، ثابت میشود، و امام شافعی/میگوید: وقتی شیر خوارگی ثابت میشود که چهار زن به این کار شهادت بدهند، تا اینکه جای شهادت دو مرد را بگیرد، و امام ابوحنیفه/به این نظر است که: ثبوت شیرخوارگی از راه شهادت مانند ثبوت اموال است که به کمتر از شهادت دو مرد، و یا یک مرد و دو زن ثابت نمیشود، و از حدیث نبوی اینطور جواب میدهند، که حکم پیامبر خدا جدر تحریم آن زن، حکم قطعی و به اساس قضاوت نبود، بلکه حکم توجیهی و از باب احتیاط بود، و سیاق حدیث دلالت بر این امر دارد. ۳) دختر و پسری که از سینۀ زنی شیر میخورند، باهم خواهر و برادر میشوند، و فرقی نمیکنند، که این دو طفل در یک وقت باهم شیر خورده باشند، و یا به طور متفرق، مثلا: یکی را امثال شیر داده باشد، و دیگری ده سال پیش، و یا ده سال بعد از آن، و سائر متعلق به شیر خوارگی در باب شیرخوارگی إنشاءالله بعد از این خواهد آمد.