۲۲- باب: غَسْلِ الرِّجْلَيْنِ فِي النَّعْلَيْنِ وَلاَ يَمْسَحُ عَلَى النَّعْلَيْنِ
باب [۲۲]: شستن پا در نعلین و مسح نکردن بر نعلین
۱۳۲- عَنِ عَبْدِ اللهِ ابْنِ عُمَرَ ب– وقَد قيل له -: رَأَيْتُكَ لاَ تَمَسُّ مِنَ الأَرْكَانِ إِلَّا اليَمَانِيَّيْنِ، وَرَأَيْتُكَ تَلْبَسُ النِّعَالَ السِّبْتِيَّةَ، وَرَأَيْتُكَ تَصْبُغُ بِالصُّفْرَةِ، وَرَأَيْتُكَ إِذَا كُنْتَ بِمَكَّةَ أَهَلَّ النَّاسُ إِذَا رَأَوُا الْهِلاَلَ وَلَمْ تُهِلَّ أَنْتَ حَتَّى كَانَ يَوْمُ التَّرْوِيَةِ. قَالَ أَمَّا الأَرْكَانُ: فَإِنِّي لَمْ «أَرَ رَسُولَ اللَّهِ جيَمَسُّ إِلَّا اليَمَانِيَّيْنِ»، وَأَمَّا النِّعَالُ السِّبْتِيَّةُ: فَإِنِّي «رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ جيَلْبَسُ النَّعْلَ الَّتِي لَيْسَ فِيهَا شَعَرٌ وَيَتَوَضَّأُ فِيهَا»، فَأَنَا أُحِبُّ أَنْ أَلْبَسَهَا، وَأَمَّا الصُّفْرَةُ: فَإِنِّي «رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ جيَصْبُغُ بِهَا، فَأَنَا أُحِبُّ أَنْ أَصْبُغَ بِهَا»، وَأَمَّا الإِهْلاَلُ: فَإِنِّي «لَمْ أَرَ رَسُولَ اللَّهِ جيُهِلُّ حَتَّى تَنْبَعِثَ بِهِ رَاحِلَتُهُ» [رواه البخاری: ۱۶۶].
۱۳۲- از عبدالله بن عمربروایت است که شخصی برایش گفت: میبینم که به غیر از دو رکن یمانی دیگر ارکان [کعبۀ مشرفه] را استلام نمیکنی، و میبینم که کفشهای چرمی مدبوغ میپوشی، و لباسهای خود را به زعفران رنگ میدهی، و وقتی که در مکه هستی، مردم را اول ماه [ذوالحجه] احرام میبندند، و تو در روز (ترویه) [یعنی: روز هشتم ذوالحجه] احرام میبندی.
ابن عمربدر جوابش گفت: در موضوع استلام ارکان: ندیدم که پیامبر خدا ججز همین دو رکن، رکن دیگری را استلام نموده باشند.
و راجع به کفشهای چرمی مدبوغ: خودم پیامبر خدا جرا دیدم که کفشهای را میپوشیدند که در آن مو نبود، و با آنها وضوء میساختند، و [از این جهت] دوست دارم که چنین کفشهای بپوشم.
و راجع به رنگ کردن لباسها: من خودم پیامبر خدا جرا دیدم که [لباسهای خود را گاهی] به زعفران رنگ میدادند، [از این جهت] دوست دارم که لباسهای خود به زعفران رنگ بدهم.
و در موضوع احرام: من پیامبر خدا جرا ندیدم که پیش از آنکه راحلۀ ایشان به طرف حج حرکت میکرد، احرام بسته باشند [۲۵۱].
[۲۵۱] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) دو رکن یمانی عبارت از رکن حجر الأسود و رکن مقابل آن در عرض خانۀ مشرفه است، و دو رکن دیگری که در مقابل این دو رکن قرار دارد، دو رکن شامی نامیده میشوند. ۲) مشروع، استلام دو رکن یمانی است، نه دو رکن شامی، و سبب این امر این است که دو رکن یمانی بر اساس قواعد ابراهیم÷قرار دارند، و دو رکن شامی چنین نیستند، علماء میگویند: اگر روزی خانۀ مشرفه از طرف دو رکن شامی نیز بر اساس قواعد ابراهیم÷بناء گردید، باید آن دو رکن نیز استلام گردد. ۳) پوشیدن کفشی که از جلد دباغی شده ساخته میشود، روا است، چنانچه رنگ کردن لباس به زعفران نیز جواز دارد. ۴) بهترین وقت تلبیه گفتن و نیت کردن به حج در نزد امام شافعی/وقتی است که راحله به راه میافتد، و در نزد احناف بهترین وقت، تلبیه گفتن بعد از ادای دو رکعت نماز احرام است، یعنی: بعد از اینکه: دو رکعت نماز احرام را اداء نمود، پییش از آنکه از جایش برخیزد، نیت حج نموده و تلبیه بگوید. ۵) خلاصۀ آنچه که عبدالله بن عمربگفت این است که غرضش از التزام به این امور چهارگانه، پیروی از سنت پیامبر خدا جاست نه چیز دیگری، و مشهور است که ابن عمربسخت تابع سنت نبوی بود، و همیشه میکوشید که هر کارش چه در عبادات و چه در معاملات موافق سنت نبوی باشد، و البته بر هر مسلمانی لازم است که در همۀ امور خود تابع سنت نبوی باشد.