۱۸- «باب»
باب [۱۸]
۲۲۲- عَنْ مَيْمُونَةَ لزَوْجَ النَّبِيِّ ج، أَنَّهَا كَانَتْ تَكُونُ حَائِضًا، لاَ تُصَلِّي وَهِيَ مُفْتَرِشَةٌ بِحِذَاءِ مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ ج، «وَهُوَ يُصَلِّي عَلَى خُمْرَتِهِ إِذَا سَجَدَ أَصَابَها بَعْضُ ثَوْبِهِ» [رواه البخاری: ۳۳۳].
۲۲۲- از میمونهلهمسر پیامبر خدا جروایت است که گفت: وی در عادت ماهانگی بود و نماز نمیخواند، ولی در کنار جایی که پیامبر خدا جسجده میکردند، خوابیده بود، و ایشان روی جاینماز خود، نماز میخواندند، و هنگام سجدهکردن، گوشههای از لباس پیامبر خدا جبه بدن صفیهلتماس میکرد [۳۵۳].
[۳۵۳] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) جسم زن در حال عادت ماهانگی و مریضی ولادت نجس نمیباشد، ورنه پیامبر خدا جبه پهلوی همسر خود در آن حالت آن قدر نزدیک نماز نمیخواندند که جامههایشان به بدن وی تماس نماید. ۲) نماز خواندن بر بالای جانماز روا است، و چون جانماز پیامبر خدا جاز بوریا بود، بنابراین بهتر است که جانماز از فرض فقیرانه ساخته شود نه از فرشهای متکبرانه. ۳) زنی که به عادت ماهانگی گرفتار است، نباید نماز بخواند، چنانچه از روزه گرفتن نیز ممنوع است، با این فرق که بعد از پاک شدن از عادت ماهانگی قضاءآوردن نماز بر وی لازم نیست، ولی باید روزه را قضاء بیاورد. ۴) خوابیدن زن در کنار کسی که نماز میخواند روا است. ۵) نماز خواندن بر بالای جانمازی که از ابریشم ساخته شده است، مکروه میباشد.