فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد اول

فهرست کتاب

۲٠- باب: ظُلْمٌ دُونَ ظُلْمٍ
باب [۲٠]: ظلم دارای مراتبی است

۲٠- باب: ظُلْمٌ دُونَ ظُلْمٍ
باب [۲٠]: ظلم دارای مراتبی است

۳٠- عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ سعَنِ النَّبيِّ جقَالَ: لَمَّا نَزَلَتْ: ﴿الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍقَالَ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ ج: أَيُّنَا لَمْ يَظْلِمْ؟ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعالى: ﴿إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ[رواه البخاری: ۳۲].

۳٠- از عبدالله بن مسعودس [٩٧]از پیامبر خدا جروایت است که فرمودند: «چون این قول خداوند نازل گردید که: ﴿کسانی که ایمان آورده‌اند و ایمان خود را ملبس به ظلم نکرده‌اند[از آتش دوزخ در امان هستند]» [٩۸].

صحابه‌های پیامبر خدا جگفتند: از ما کیست که ظلمی نکرده باشد؟

و همان بود که خداوند متعال این آیۀ کریمه را نازل ساخت: ﴿به تحقیق که شرک، ظلم بزرگی است [٩٩].

[٩٧] وی عبدالله بن مسعود بن غافل هذلی است، ششم کسی است که مسلمان شده است، اولین کسی است که قرآن را در مکه به صدای بلند تلاوت کرده است، و به همین سبب مشرکین او را بسیار لت و کوب نموده و تعذیب کردند، در تمام غزوات با پیامبر خدا جاشتراک داشته است، عمر بن خطابساو را به حیث معلم به کوفه فرستاد، و گویند که اساس فقه اهل کوفه که فقه حنفی باشد، از عبدالله بن مسعود است، دارای فضائل و مناقب بسیاری است، وی در سال سی و دو هجری در مدینه منوره به سن شست و چند سالگی وفات نمود، و در بقیع دفن گردید، (أسد الغابه: ۳/۲۵۶-۲۶٠). [٩۸] نصوص شرعی دارای منطوق و مفهوم است، و باز مفهوم بر دو قسم است: مفهوم موافق و مفهوم مخالف، و این موضوع در علم اصول فقه به طور مفصل مذکور است، و آنچه که در این آیۀ کریمه سبب خوف صحابهشگردیده بود، مفهوم مخالف این آیۀ کریمه بود، زیرا منطوق آن دلالت بر این دارد که: اگر کسی ایمان آورده باشد، و در دورۀ ایمان خود مرتکب ظلمی نشده باشد، از عذاب خدا و آتش دوزخ در امان است، و مفهوم مخالف آن این است که: کسی ایمان آورده باشد، و در دورۀ ایمان خود مرتکب ظلمی شده باشد، از عذاب خدا و آتش دوزخ در امان نیست، و چون لفظ (ظلم) نکره و در سیاق نفی آمده است، فائدۀ عموم را می‌دهد، لذا معنایش چنین می‌شود که: اگر کسی ایمان آورده و مرتکب ظلمی ولو آنکه اندک باشد می‌گردد، از عذاب خدا و آتش دوزخ در امان نیست، و همان بود که صحابهشدر هراس افتاده و با خود گفتند: چون هیچکسی نیست که مرتکب هیچ ظلمی – ولو آنکه اندک باشد – نشده باشد، لذا ما از آتش دوزخ در امان نیستیم، و به همین سبب بود که از پیامبر خدا جتوضیح خواستند، و پیامبر خدا جدر جواب آن‌ها فرمودند که: مراد از ظلم در این آیۀ کریمه شرک است، یعنی: کسی که ایمان آورده باشد، و بعد از ایمان آوردن به شرک نگرانیده باشد، از آتش دوزخ در امان است، ولی اگر دوباره به شرک برگردد، در امان نیست. [٩٩] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) مراد از ظلم در این آیۀ کریمه، شرک است نه ظلم دیگری، زیرا ظلم دارای انواع و مراتبی است، و بالاترین مرتبۀ آن شرک است، و مراد از ظلم در این آیۀ مبارکه همین چیز است. ۲) از این حدیث نبوی شریف اینطور دانسته می‌شود که گناه به هر اندازۀ که باشد، شرک نامیده نمی‌شود، و کسی که بخدا شرک نیاورده باشد، هدایت یافته و در امان است. ۳) شاید کسی بگوید که این احتمال موجود است که اشخاص گنهکار به اندازۀ گناه خود در قیامت عذاب شوند، پس در این صورت در امان بودن چه معنی دارد؟ در جواب باید گفت که مراد از آن، در امان بودن از خلود در عذاب است، و اینکه این شخص – بعد از عذاب – از دوزخ یافته است، در واقع در امان مانده است.