۲۱- باب: تَعْلِيمِ الرَّجُلِ أَمَتَهُ وَأَهْلَهُ
باب [۲۱]: تعلیم دادن شخص کنیز و خانوادۀ خود را
۸۳- عَنْ أَبِي مُوسى – س- قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «ثَلاَثَةٌ لَهُمْ أَجْرَانِ: رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الكِتَابِ، آمَنَ بِنَبِيِّهِ وَآمَنَ بِمُحَمَّدٍ ج، وَالعَبْدُ المَمْلُوكُ إِذَا أَدَّى حَقَّ اللَّهِ وَحَقَّ مَوَالِيهِ، وَرَجُلٌ كَانَتْ عِنْدَهُ أَمَةٌ يَطَؤُهَا، فَأَدَّبَهَا فَأَحْسَنَ تَأْدِيبَهَا، وَعَلَّمَهَا فَأَحْسَنَ تَعْلِيمَهَا، ثُمَّ أَعْتَقَهَا فَتَزَوَّجَهَا فَلَهُ أَجْرَانِ» [رواه البخاری: ٩٧].
۸۳- از ابوموسیسروایت است که گفت پیامبر خدا جفرمودند: «سه گروه هستند که برای آنها دو ثواب است:
[اول] شخصی از اهل کتاب است که به پیامبر خود و به محمد جایمان آورده است.
[دوم]: غلامی است که حق خدا را [از نماز و روزه وغیره] و حق باداران خود را [از خدمت و امانتداری وغیره] اداء کرده است.
[سوم]: کسی است که کنیزی دارد، با وی جماع میکند، و بعد از آن به طور شایستۀ تربیتش میکند، و به طور شایستۀ تعلیمش میدهد، و سپس آزادش ساخته و با او ازدواج مینماید، برای هریک از این اشخاص، دو ثواب است» [۱٧٩].
[۱٧٩] از مسائل و احکام متعلق به این حدیث آنکه: ۱) دو ثوابی که برای شخص اول است، یکی به سبب ایمان آوردن به پیامبر خود، و دیگری به سبب ایمان آوردن به محمد جاست، و دو ثوابی که برای شخص دوم است، یکی به سبب اداء کردن حق خدا، و دیگری به سبب اداء کردن حق بنده است، و دو ثوابی که برای شخص سوم است، یکی به سبب تعلیم و تربیت کنیز، و دیگری به سبب آزاد کردن و ازدواج کردن با وی است. ۲) در جزء اخیر حدیث نبوی شریف (فله أجران) به صیغۀ مفرد آمده است، زیرا مرجع ضمیر همین نوع اخیر است، تا اینطور فکر نشود که برای این شخص نسبت به اینکه چهار کار نیک که عبارت از: تعلیم، و تادیب، و آزاد ساختن کنیز، و ازدواج با وی باشد، چهار مزد خواهد بود، و البته به ثبوت دو مزد برای همۀ این اصناف سه گانه در اول حدیث تنصیص شده است، و یا شاید سبب ذکر ضمیر مفرد در اخیر حدیث این باشد که مراد از آن ثبوت مزد برای هریک از این اصناف سه گانه است، و گرچه این امر در اول حدیث آمده است، ولی برای تاکید در اخیر حدیث ذکر گردیده است، والله تعالی أعلم. ۳) همانطوری که اگر کسی کنیزش را تادیب نموده و احکام شرع را برایش میآموزد، برایش دو مزد است، کسی که همسر آزادش را تربیه نموده و احکام دین را برایش میآموزد، نیز برایش دو مزد است، و اینکه در حدیث نبوی شریف تنها کنیز ذکر گردیده است، سببش آن است که مردم کنیز را تنها درکار و خدمت میگماشتند، و موضوع تعلیم و تربیهاش را اصلا در نظر نداشتند، و برای آنکه به تعلیم و تربیه کنیز نیز توجه نمایند، از این جهت موضوع کنیز مطرح شده است.