فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد اول

فهرست کتاب

۵٠- باب: غَسْلِ المَنِيِّ وَفَرْكِهِ
باب [۵٠]: شستن (منِی) و خراشیدن آن

۵٠- باب: غَسْلِ المَنِيِّ وَفَرْكِهِ
باب [۵٠]: شستن (منِی) و خراشیدن آن

۱٧۲- وعنها لقَالَتْ: «كُنْتُ أَغْسِلُ الجَنَابَةَ مِنْ ثَوْبِ النَّبِيِّ ج، فَيَخْرُجُ إِلَى الصَّلاَةِ، وَإِنَّ بُقَعَ المَاءِ فِي ثَوْبِهِ» [رواه البخاری: ۲۲٩].

۱٧۲- و از عائشهلروایت است که گفت: اثر جنایت را [یعنی: منی را] از لباس‌های پیامبر خدا جمی‌شستم، و ایشان برای نماز خواندن از خانه بیرون می‌شدند، و اثر آب هنوز در لباس‌های‌شان آشکارا بود [۲٩۶].

[۲٩۶] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) اینکه پیامبر خدا جبا لباس تر از خانه بیرون شده و به نماز می‌رفتند، سببش آن بود که ایشان در اکثر اوقات تنها یک دست لباس داشتند، و اگر فرصتی برای خشک شدن لباس‌های‌شان میسر نمی‌گردید، مجبور بودند با همان لباس تر، از خانه برآمده و به طرف مسجد، و یا به جای دیگری که ضرورت داشتند بروند. ۲) این حدیث قوی‌ترین دلیل برای حناف است که منی را نجس می‌دانند، و با این‌هم کسانی که منی را نجس نمی‌دانند می‌گویند که: سبب شستن منی آن است، که از مجری بول می‌گذرد، ورنه منی به ذات خود نجس نیست، ولی چون منی همیشه از مجری بول می‌گذرد، لذا همیشه نجس می‌شود، و در نتیجه می‌توان گفت: منی همیشه نجس است، ولو آنکه در اصل خود نجس نباشد، والله تعالی أعلم. ۳) بیرون شدن از خانه با جامعه تری که منی را از آن شسته است، جواز دارد. ۴) کسی که مورد اقتداء می‌باشد، جواز دارد که از حالات خصوصی وی جهت اقتداء کردن به وی در آن حالات، برای مردم قصه کرد، ولو آنکه بین چنین حالاتی در اصل سبب شرم و حیاء باشد.