۱٩- باب: الْوُضُوءِ ثَلَاثاً ثَلَاثاً
باب [۱٩]: سه بار سه بار شستن اعضاء در وضوء
۱۲۸- عَنْ عُثْمَانَ بْنَ عَفَّانَ سأَنَّهُ: دَعَا بِإِنَاءٍ، فَأَفْرَغَ عَلَى يَدَيْهِ ثَلاَثَ مِرَارٍ، فَغَسَلَهُمَا، ثُمَّ أَدْخَلَ يَمِينَهُ فِي الإِنَاءِ، فَمَضْمَضَ، وَاسْتَنْشَقَ واستَنْثَر، ثُمَّ غَسَلَ وَجْهَهُ ثَلاَثًا مراتٍ، وَيَدَيْهِ إِلَى المِرْفَقَيْنِ ثَلاَثَا ثُمَّ مَسَحَ بِرَأْسِهِ، ثُمَّ غَسَلَ رِجْلَيْهِ ثَلاَثَ مِرَارٍتٍ إِلَى الكَعْبَيْنِ، ثُمَّ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج«مَنْ تَوَضَّأَ نَحْوَ وُضُوئِي هَذَا، ثُمَّ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ لاَ يُحَدِّثُ فِيهِمَا نَفْسَهُ، غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ» [رواه البخاری: ۱۵٩].
۱۲۸- از عثمان بن عفانس [۲۴۶]روایت است که ظرف آبی را طلبید، و سه بار بر بالای دستهای خود ریخت و آنها را شست، بعد از آن دست راست خود را در ظرف داخل کرد، و مضمضه و استنشاق نمود، و آب را به شدت از بینی خود خارج ساخت، بعد از آن روی خود را سه بار، و دستهای خود را تا به آرنجها سه بار شست، بعد از آن سرش را مسح کرد، و پاهایش را تا بجلک، سه بار شست بعد از آن گفت:
پیامبر خدا جفرمودند: «کسی که مانند همین وضوی من، وضوء بسازد، و دو رکعت نماز که در آن با خود سخن نگوید، اداء نماید، گناهان گذشتهاش آمرزیده میشود» [۲۴٧].
۱۲٩- وَفي رواية: أَنَّ عُثْمَانُ سقَالَ: أَلاَ أُحَدِّثُكُمْ حَدِيثًا لَوْلاَ آيَةٌ في كتاب اللهِ مَا حَدَّثْتُكُمُوهُ سَمِعْتُ النَّبِيَّ جيَقُولُ: «لاَ يَتَوَضَّأُ رَجُلٌ فَيُحْسِنُ وُضُوءَهُ، وَيُصَلِّي الصَّلاَةَ، إِلَّا غُفِرَ لَهُ مَا بَيْنَهُ وَبَيْنَ الصَّلاَةِ حَتَّى يُصَلِّيَهَا» قَالَ عُرْوَةُ: «وَالآيَةَ ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ البَيِّنَاتِ﴾» [رواه البخاری: ۱۶٠].
۱۲٩- در روایت دیگری از عثمانسروایت است که گفت: آیا میخواهید حدیثی را از پیامبر خدا جبرای شما بگویم؟ و اگر ترس یکی از آیات قرآن نمیبود، آن حدیث را بیان نمیکردم.
از پیامبر خدا جشنیدم که فرمودند: «کسی نیست که وضوء بسازد و آن وضوء را به طور شایسته انجام داده و نماز [فرض] را اداء نماید، مگر آنکه گناهان بین این نماز، و نمازی که بعد از آن میآید، تا وقتی که آن نماز را میخواند، برایش بخشیده میشود».
(عروه) گفت: آن آیت این قول خداوند متعال است که میفرماید: (کسانی که دلایل و هدایتی را که نازل کردیم، و در کتاب بر مردم عرضه داشتیم، کتمان کنند، مورد لعنت خدا، و لعنت هر لعنت کنندۀ واقع میشوند...) [۲۴۸].
[۲۴۶] وی عثمان بن عفان بن ابی العاص قرشی اموی است، چون دو دختر نبی کریم جرا یکی پس از دیگری به نکاح گرفت، به نام ذی النورین یاد میشود، از کسانی است که در اول مسلمان شدهاند، خلیفۀ سوم راشد، و یکی از عشرۀ مبشره به جنت است، در روز جمعه هژدهم ماه ذوالحجۀ سال سی و پنج هجری به شهادت رسید، أسد الغابه (۳/۳٧۶-۳۸۴). [۲۴٧] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) مراد از این فرمودۀ پیامبر خدا جکه: «و دو رکعت نماز که در آن با خود سخن نگوید، اداء نماید» این است که در وقت ادای این دو رکعت نماز به وساوس دنیوی گرفتار نگردیده و به یاد آخرت بوده و خود را قلبا و غالبا در حضور خدا احساس نماید، از عذاب خدا در خوف، و از رحمت وی امیدوار باشد. ۲) گناهانی که به این طریق آمرزیده میشود، گناهان صغیره است، و طریق آمرزش گناهان کبیره توبه کردن، و طریق آمرزش حقوق الناس رد حقوق و یا حصول رضایت آنها است، و این مسئله به طور مکرر گذشت. ۳) از سه حدیث گذشته اینطور دانسته میشود که پیامبر خدا جاعضای وضوء را گاهی یکبار یکبار، و گاهی دوبار دوبار، و گاهی سه بار سه بار میشستند، و سببش آن است که چون پیامبر خدا جدر مقام تشریع و تعلیم قرار داشتند، همه چیز را به طور کامل برای امت میآموختند، و یکبار شستن اعضای وضوء، جهت ادای فرض است، یعنی: اگر کسی اعضای وضویش را یکبار بشوید، فرض وضوء برایش اداء میگردد، و وضویش صحت پیدا میکند، و دوبار شستن غرض بیان افضلیت است، یعنی: افضل آن است که در شستن اعضای وضوء به یکبار اکتفاء نشود، بلکه دوبار دوبار شسته شود، و سه بار شستن جهت بیان اکملیت است، یعنی: وضوی کامل آن است که اعضای وضوء، سه بار سه بار شسته شود، و خود پیامبر خدا ججز در حالات خاصی چنانچه که در احادیث زیادی آمده است، اعضای وضوء را سه بار سه بار میشستند، و از اینجا است که علماء گفتهاند: سه بار شستن اعضاء در وضوء سنت است. [۲۴۸] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) کسی اگر چیزی را از شریعت آموخته است، باید آن را برای دیگران بیاموزد، ورنه مرتکب گناه کبیره میگردد، زیرا خداوند متعال کسی را که کتمان علم میکند، لعنت کرده است، و گناهی که مستوجب لعنت باشد، از گناهان کبیره است. ۲) حکم این حدیث در مورد بخشایش گناهان، مانند حکم حدیث گذشته است، که مراد از گناهانی که بخشیده میشود، گناهان صغیره است، و گناهان کبیره احتیاج به توبه داشته، و حقوق الناس یا باید اداء گردد، و یا باید از صاحب حق بحل داشتی خواسته شود.