۱۳- باب: اَلْحَيَاءُ مِنَ الإِيمَانِ
باب [۱۳]: حیاء از ایمان است
۲۳- عَنِ ابْنِ عُمَرَ ب: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ جمَرَّ عَلَى رَجُلٍ مِنَ الأَنْصَارِ، وَهُوَ يَعِظُ أَخَاهُ فِي الحَيَاءِ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «دَعْهُ فَإِنَّ الحَيَاءَ مِنَ الإِيمَانِ» [رواه البخاری: ۲۴].
۲۳- از ابن عمربروایت است که پیامبر خدا جشخصی از انصار را دیدند که برادر خود را به سبب حیاء و شرم [زیادی] که داشت پند میداد [ملامت میکرد].
پیامبر خدا جفرمودند: «او را به حالش بگذار، زیرا شرم و حیا داشتن از ایمان است» [۸۵].
[۸۵] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) گویند: برادر آن شخص از حیاء و شرم زیادی که داشت، حق خود را از دیگران مطالبه کرده نمیتوانست، از این جهت برادرش او را مورد ملامتی قرار میداد، ولی پیامبر خدا جحیاء داشتن آن شخص را تمجید کرده و فرمودند: «حیاء داشتن علامت ایمان داشتن است»، پس کسی که شرم و حیاء ندارد، ایمانش کامل نیست، حتی بعضی از حکماء گفتهاند که: حد فاصل معنوی بین انسان و حیوان شرم و حیاء است. ۲) اینکه پیامبر خدا جبه صیغۀ (إن) مؤکد نمودند که حیاء از ایمان است، سببش این است که آن شخصی که برادرش نسبت به داشتن حیاء زیاد مورد ملامتی قرار داده بود، منکر این بود که حیاء از ایمان است، از این جهت لازم بود تا این امر به شکل مؤکد برایش گفته شود. ۳) شکی نیست که تمام نعمتها از صحت بدن، و مال و دارائی، و زن و فرزند وغیره از طرف خداوند متعال است، این از یک طرف، و از طرف دیگر خداوند متعال حاضر و ناظر بر همۀ اعمال بندگان خود میباشد، و کسی که این نعمتهای خداوندی را در حضور خدا، وسیلۀ برای معصیت خدا و رسولش قرار میدهد، شخصی است که از حیاء و شرم به دور است.