فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد اول

فهرست کتاب

- باب: الْجِهَادُ مِنَ الإِيمَانِ
باب [۲۳]: جهاد از ایمان است

- باب: الْجِهَادُ مِنَ الإِيمَانِ
باب [۲۳]: جهاد از ایمان است

۳۴- وعَنْهُ س، عَنِ النَّبِيِّ جقَالَ: «انْتَدَبَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لِمَنْ خَرَجَ فِي سَبِيلِهِ، لاَ يُخْرِجُهُ إِلَّا إِيمَانٌ بِي وَتَصْدِيقٌ بِرُسُلِي، أَنْ أُرْجِعَهُ بِمَا نَالَ مِنْ أَجْرٍ أَوْ غَنِيمَةٍ، أَوْ أُدْخِلَهُ الجَنَّةَ، وَلَوْلاَ أَنْ أَشُقَّ عَلَى أُمَّتِي مَا قَعَدْتُ خَلْفَ سَرِيَّةٍ، وَلَوَدِدْتُ أَنِّي أُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ أُحْيَا، ثُمَّ أُقْتَلُ ثُمَّ أُحْيَا، ثُمَّ أُقْتَلُ» [رواه البخاری: ۳۶].

۳۴- و از ابوهریرهسروایت است که پیامبر خدا جفرمودند: «خداوند به کسی که در راه او [به جهاد] بیرون شده باشد وعدۀ ثواب داده و می‌گوید:

«کسی که خاص برای من، و به جهت تصدیق به پیامبران من، به جهاد بیرون شده باشد، یا او را با مزدی که حاصل کرده است [۱٠۳]، و یا با غنیمتی که به دست آورده است، سلامت به خانه‌اش برمی‌گردانم، و یا [اگر شهید شود] جنت را نصیبش می‌سازم».

[و پیامبر خدا جمی‌فرمایند]: «و اگر سبب مشقت بر امت خود نمی‌گردیدم، از مشارکت در هیچ لشکری که به جهاد میرود، خودداری نمی‌کردم» [۱٠۴].

«و دوست داشتم که در راه خدا کشته شوم و دوباره زنده گردم، و باز کشته شوم و دوباره زنده گردم، و باز کشته شوم» [۱٠۵].

[۱٠۳] مراد از (مزد) ثواب اخروی است، و این در صورتی است که غنیمتی به دست نیاورده باشد، و اگر غنیمتی به دست آورده باشد، هم ثواب می‌برد، و هم غنیمت. [۱٠۴] و سبب مشقت امت در رفتن نبی کریم جبه هر لشکری جهادی آن بود که در این صورت بر همگان لازم می‌گردید که با ایشان به جهاد بروند، و تخلف برای هیچ‌کس روا نبود، و البته مشارکت به جهاد برای همگان در همه وقت، خالی از مشقت نیست. [۱٠۵] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) جهاد و شهادت در راه خدا دارای مرتبه بس بلندی است. ۲) اگر در بین دو مصلحت تعارض واقع شود، باید به اهم آن‌ها عمل شود، چنان‌چه پیامبر خدا مصلحت به مشقت نیفتادن امت را بر مصلحت بیرون شدن به جهاد مقدم نمودند. ۳) جهاد فرض کفایه است نه فرض عین، زیرا اگر فرض عین می‌بود، پیامبر خدا جبه هیچ وجه از رفتن به جهاد خودداری نمی‌کردند، و اینکه جهاد در بعضی از حالات فرض عین می‌گردد، نظر به حالات و شروط خاصی است. ۴) گرچه هر مسلمانی به بهشت می‌رود، و اینکه شهید فی سبیل الله در رفتن به بهشت اختصاص یافته است سببش این است که: دیگران در قیامت به بهشت می‌روند، و شهید به مجرد قبض روح به بهشت می‌رود، و این قول خداوند متعال که می‌فرماید: ﴿أَحۡيَآءٌ عِندَ رَبِّهِمۡ يُرۡزَقُونَ١٦٩[آل عمران: ۱۶٩]، دلالت بر این امر دارد، چنان‌چه احتمال دارد که رفتن شهید به بهشت به حالت خاصی باشد، و آن اینکه: در قیامت با مقربین بدون حساب و کتاب به بهشت برود، زیرا شهادت سبب کفارۀ گناهان می‌شود، پیامبر خدا جمی‌فرمایند: «يُغْفَرُ لِلشَّهِيدِ كُلُّ ذَنْبٍ إِلَّا الدَّيْن»، یعنی: تمام گناهان شهید به جز از قرض، برایش بخشیده می‌شود. ۵) طوری که معلوم است پیامبر خدا جاین سخن را در حال حیات خود گفتند، و ترتیب ظاهری تقاضا می‌کرد که حالت آخر را حالت حیات ذکر می‌کردند، و می‌فرمودند که باز زنده شوم، ولی نسبت به دوست داشتن ثواب شهادت در راه خدا – که دارای مرتبۀ بسیار بلندی است – خواستند که ختم حالت‌شان بر شهادت باشد.