۲٩- باب: قِرَاءَةِ القُرْآنِ بَعْدَ الحَدَثِ وَغَيْرِهِ
باب [۲٩]: خواندن قرآن بعد از بیوضویی و غیر آن
۱۴۲- عَنْ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عَبَّاسٍ ب: أَنَّهُ بَاتَ لَيْلَةً عِنْدَ مَيْمُونَةَ زَوْجِ النَّبِيِّ جوَهِيَ خَالَتُهُ فَاضْطَجَعْتُ فِي عَرْضِ الوِسَادَةِ، وَاضْطَجَعَ رَسُولُ اللَّهِ جوَأَهْلُهُ فِي طُولِهَا، فَنَامَ رَسُولُ اللَّهِ ج، حَتَّى إِذَا انْتَصَفَ اللَّيْلُ، أَوْ قَبْلَهُ بِقَلِيلٍ أَوْ بَعْدَهُ بِقَلِيلٍ، اسْتَيْقَظَ رَسُولُ اللَّهِ ج، فَجَلَسَ يَمْسَحُ النَّوْمَ عَنْ وَجْهِهِ بِيَدِهِ، ثُمَّ قَرَأَ العَشْرَ الآيَاتِ الخَوَاتِمَ مِنْ سُورَةِ آلِ عِمْرَانَ، ثُمَّ قَامَ إِلَى شَنٍّ مُعَلَّقَةٍ، فَتَوَضَّأَ مِنْهَا فَأَحْسَنَ وُضُوءَهُ، ثُمَّ قَامَ يُصَلِّي. قَالَ: فَقُمْتُ فَصَنَعْتُ مِثْلَ مَا صَنَعَ، ثُمَّ ذَهَبْتُ فَقُمْتُ إِلَى جَنْبِهِ، فَوَضَعَ يَدَهُ اليُمْنَى عَلَى رَأْسِي، وَأَخَذَ بِأُذُنِي اليُمْنَى يَفْتِلُهَا، فَصَلَّى رَكْعَتَيْنِ، ثُمَّ رَكْعَتَيْنِ، ثُمَّ رَكْعَتَيْنِ، ثُمَّ رَكْعَتَيْنِ، ثُمَّ رَكْعَتَيْنِ، ثُمَّ رَكْعَتَيْنِ، ثُمَّ أَوْتَرَ، ثُمَّ اضْطَجَعَ حَتَّى أَتَاهُ المُؤَذِّنُ، فَصَلَّى رَكْعَتَيْنِ خَفِيفَتَيْنِ، ثُمَّ خَرَجَ فَصَلَّى الصُّبْحَ، وَقَد تَقَدَّم هذا الحديث وفي كُلِّ منهما مَا ليْسَ في الآخَرِ [رواه البخاری: ۱۸۳].
۱۴۲- از عبدالله بن عباسبروایت است که وی شبی نزد (میمونه) أم المؤمنین که خالهاش میباشد، خوابید.
[ابن عباسبمیگوید]: من در پهنای بالش و پیامبر خدا جبا همسرشان در درازی بالش خوابیدند، پیامبر خدا جخوابیدند، تا اینکه حدود نیم شب چیزی بیش و یا کم بود که پیامبر خدا جاز خواب بیدار شدند و نشستند، و دست خود را به روی خود میکشیدند، که خواب از چشمشان برود، سپس ده آیت اخیر سورۀ (آل عمران) را تلاوت نمودند، و بعد از آن از مشکی که در آنجا آویزان بود، وضوء نمودند، و وضوی نیک و خوبی ساختند، بعد از آن به نماز برخاستند.
[ابن عباس] گفت: من هم برخاستم و هر آنچه را که پیامبر خدا جانجام داده بودند، انجام دادم، بعد از آن رفتم و در پهلویشان [به نماز] ایستادم، آن حضرت جدست راست خود را بر سرم نهادند، و گوش راست مرا گرفته و میتابیدند. بعد ازان: دو رکعت، باز دو رکعت، باز دو رکعت، باز دو رکعت، باز دو رکعت نماز خواندند، و بعد از آن وتر را خواندند.
بعد از آن به پهلو خوابیدند، تا اینکه مؤذن نزدشان آمد، دو رکعت نماز سبک اداء نمودند، و بعد از آن بیرون شدند و نماز صبح را خواندند [۲۶۱].
[زبیدی/میگوید]: و این حدیث قبلا گذشت، و در هریک از این دو روایت چیزهایی است که در روایت دیگر وجود ندارد.
[۲۶۱] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) مراد ابن عباسباز این گفتهاش که: (پیامبر خدا جاز مشکی که در آنجا آویزان بود، وضوء نمودند، و وضوی نیک و خوبی ساختند) این است که وضوی کاملی نمودند، نه آنکه تنها مثلا دست و روی خود را شسته باشند. ۲) نماز تهجد مستحب است. ۳) کسی که به نماز تهجد برمیخیزد، مستحب است که به تأسی از نبی کریم جپیش از آنکه از بسترش بیرون میشود، ده آیت آخر سورۀ (آل عمران) را تلاوت نماید. ۴) نماز تهجد ده رکعت است، و به طور دو رکعتی اداء میگردد. ۵) کسی که نیت خواندن نماز تهجد را دارد، باید خواندن نماز وتر را به تأخیر انداخته و بعد از نماز تهجد بخواند. ۶) کار اندک، نماز را – خصوصا نماز نفل را – فاسد نمیکند، چنانچه نبی کریم جدر حال نماز خواندن، گوش ابن عباس را میتابیدند. ٧) نظر به ظاهر این حدیث، بعضی از علماء میگویند که: قرآن خواندن بدون وضوء جواز دارد، و آنهایی که قرآن خواندن را بدون وضوء جائز نمیدانند، میگویند: نبی کریم جدر وقتی که قرآن میخواندند، بیوضوء نبودند، زیرا در احادیث صحیحی آمده است که در حالت خواب، «چشمشان میخوابد، ولی قلبشان بیدار است»، و اینکه برخاستند و وضوء ساختند، به جهت طلب ثواب بود، نه به جهت رفع حدث، زیرا ایشان فرمودهاند که: «وضوء بر وضوء، نور بر نور است»، ولی نظر به ظاهر حدیث، قول اول راجحتر به نظر میرسد، والله تعالی أعلم.