۶- باب: إِذَا جَامَعَ ثُمَّ عَادَ
باب [۶]: تکرار جماع
۱٩۲- وعَنْها لقَالَتْ: «كُنْتُ أُطَيِّبُ رَسُولَ اللَّهِ جفَيَطُوفُ عَلَى نِسَائِهِ، ثُمَّ يُصْبِحُ مُحْرِمًا يَنْضَخُ طِيبًا» [رواه البخاری: ۲۶٧].
۱٩۲- و از عائشهلروایت است که گفت: پیامبر خدا جرا عطر میزدم، و ایشان با همسران خود همبستر میشدند، و صبح در حالی که احرام داشتند، از ایشان بوی عطر به مشام میرسید [۳۲٠].
۱٩۳- عَنْ أَنَسٍ سقَالَ: «كَانَ النَّبِيُّ جيَدُورُ عَلَى نِسَائِهِ فِي السَّاعَةِ الوَاحِدَةِ، مِنَ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ، وَهُنَّ إِحْدَى عَشْرَةَ» وَفي رواية: تِسْعُ نِسْوَةٍ. قيل لِأَنَسٍ أَوَكَانَ يُطِيقُ ذَلكَ؟ قَالَ: كُنَّا نَتَحَدَّثُ «أَنَّهُ أُعْطِيَ قُوَّةَ ثَلاَثِينَ» [رواه البخاری: ۲۶۸].
۱٩۳ از انسسروایت است که گفت: پیامبر خدا جدر قسمتی از روز، و یا قسمتی از شب، با همهء همسران خود همبستر میدشدند، و آنها (یازده)، و در روایتی (نُه) زن بودند.
کسی از انسسپرسید: آیا این اندازه قدرت داشتند؟ گفت: ما با یکدیگر خود اینطور صحبت میکردیم که برای پیامبر خدا جتوانائی (سی) مرد داده شده است [۳۲۱].
[۳۲٠] از احکام ومسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) استعمال خوشبوئی پیش احرام بستن سنت است. ۲) تکرار جماع برای کسی که قدرت آن را دارد، روا است. ۳) متصل بعد از جماع غسل کردن لازم نیست، بلکه وجوب آن در وقت ارادۀ نماز خواندن است. ۴) غسل کردن در بین دو جماع، لازم نیست. ۵) از اینکه بعد از غسل از پیامبر خدا جبوی عطر به مشام میرسید، علماء اینطور استنباط کردهاند که: مالیدن بدن در غسل لازم نیست، زیرا اگر ایشان بدن خود را میمالیدند، غالبا آنکه اثر عطر از ایشان محو میشد. [۳۲۱] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) در مورد همسران پیامبر خدا جامام ابن حجر/میگوید: هنگامی که پیامبر خدا جبه مدینۀ منوره آمدند، تنها یک همسر داشتند که سودهلباشد، بعد از آن با عائشهلعروسی کردند، و بعد از آن در سال سوم و چهارم هجری با ام سلمه، و حفصه، و زینب بنت خزیمه، و بعد از آن در سال پنجم با زینب بنت حجش، و در سال ششم با جویریه، و در سال هفتم با صفیه و ام حبیبه و میمونه رضی الله عنهن جمیعا ازدواج نمودند. ۲) امام ابن قیم/در مورد ازدواج مطهرات به تفصیل بیشتری صحبت کرده و میگوید: ازدواج مطهرات عبارت بودند از: أ- خدیجهلکه پیامبر خدا جبا وی پیش از نبوت ازدواج نمودند، سن وی چهل سال بود، و تا وقتی که زنده بود، پیامبر خدا جهمسر دیگری نگرفتند، تمام اولاد پیامبر خدا جبا استثنای ابراهیم از وی بود، و این یگانه زنی است که خداوند متعال به واسطۀ جبرئیل÷برایش سلام فرستاد. ب- بعد از خدیجهلبا سوده بنت زمعهلازدواج نمودند، و همین سوده بود که نوبت خود را برای عائشهلداد. ج- بعد از آن عائشه صدیقه بنت صدیقبازدواج نمودند، عائشهلدارای فضائل بسیاری است، از آن جمله اینکه: براءتش از آسمان نازل گردید، و کسی که وی را قذف نماید به اجماع علماء کافر و مرتد، و خارج از دین اسلام است، و یگانه کسی است که در بسترش بر پیامبر خدا جوحی نازل گردید، عالمترین، و فقیهترین زنهای امت است، پیامبر خدا ججز با وی با زن بکر دیگری ازدواج نکردند. د- بعد از آن با حفصه بنت عمر بن خطاببازدواج نمودند، و در روایتی آمده است که پیامبر خدا جوی را طلاق دادند، و دوباره به وی رجوع از ازدواجش وفات نمود. هـ- بعد از وی با زینب بنت خزیمه بن حارث قیسیه ازدواج نمودند، و بعد از دو ماه از ازدواجش وفات نمود. و- بعد از آن با أم سلمه بنت أبی أمیه قرشیه مخزومیه ازدواج نمودند، و ام سلمهلآخرین همسرشان بود که وفات نمود. ز- بعد از آن با زینب جحشلازدواج نمودند، و درباره همین زینبلبود که این قول خداوند متعال نازل گردید: ﴿فَلَمَّا قَضَىٰ زَيۡدٞ مِّنۡهَا وَطَرٗا زَوَّجۡنَٰكَهَا﴾[الأحزاب: ۳٧]، و به همین سبب بر دیگر ازواج مطهرات افتخار نموده و میگفت که: شما را اقوام شما به ازدواج دادند، و مرا خداوند از بالای هفت آسمان به ازدواج داد. ح- بعد از آن با جویریه بنت حارث ازدواج نمودند. ط- بعد از آن با أم حبیبه که رمله بنت أبی سفیان باشد، ازدواج نمودند، با وی وقتی که در حبشه بود ازدواج نمودند، و عوض پیامبر خدا جنجاشی برایش چهار صد دینار مهر داد. ی- بعد از آن با صفیه بنت حُیی بن أخطب که از اولاد هارون بن عمران÷است ازدواج نمودند، وی به اسارت درآمده بود، پیامبر خدا جاو را آزاد ساختند، و آزادیاش را برایش مهر قرار دادند. ک- بعد از آن با میمونه بنت حارث هلالیه ازدواج نمودند، و میمونهلآخرین ازدواج مطهرات است، که بعد از وی با زن دیگری ازدواج نکردند.