فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد ششم

فهرست کتاب

۲- باب: مَا يُكْرَهُ مِنْ التَّبَتُّلِ وَالخِصَاءِ
باب [۲]: کراهت زن نگرفتن و خصی کردن

۲- باب: مَا يُكْرَهُ مِنْ التَّبَتُّلِ وَالخِصَاءِ
باب [۲]: کراهت زن نگرفتن و خصی کردن

۱۸۲٩- عَنْ سَعْدَ بْنَ أَبِي وَقَّاصٍ سقَالَ: «رَدَّ رَسُولُ اللَّهِ جعَلَى عُثْمَانَ بْنِ مَظْعُونٍ التَّبَتُّلَ، وَلَوْ أَذِنَ لَهُ لاَخْتَصَيْنَا» [رواه البخاری: ۵٠٧۳].

۱۸۲٩- از سعد بن ابی وقاصسروایت است که گفت: پیامبر خدا ج[پیشنهاد] عثمان بن مظعون را در ترک ازدواج رد کردند، و اگر [ترک ازدواج را] برایش اجازه می‌دادند، خود را خصی می‌کردیم [۲].

۱۸۳٠- عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س، قَالَ: قُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّي رَجُلٌ شَابٌّ، وَأَنَا أَخَافُ عَلَى نَفْسِي العَنَتَ، وَلاَ أَجِدُ مَا أَتَزَوَّجُ بِهِ النِّسَاءَ، فَسَكَتَ عَنِّي، ثُمَّ قُلْتُ: مِثْلَ ذَلِكَ، فَسَكَتَ عَنِّي، ثُمَّ قُلْتُ: مِثْلَ ذَلِكَ، فَسَكَتَ عَنِّي، ثُمَّ قُلْتُ مِثْلَ ذَلِكَ، فَقَالَ النَّبِيُّ ج: «يَا أَبَا هُرَيْرَةَ جَفَّ القَلَمُ بِمَا أَنْتَ لاَقٍ فَاخْتَصِ عَلَى ذَلِكَ أَوْ ذَرْ» [رواه البخاری: ۵٠٧۶].

۱۸۳٠- از ابو هریرهسروایت است که گفت: گفتم: یا رسول الله! من شخص جوانی هستم و می‌ترسم که در حرام واقع شوم، و چیزی هم ندارم که به آن fازدواج نمایم، در جوابم سکوت کردند، باز دو باره این سخن را گفتم، و باز در جوابم سکوت نمودند، برای بار سوم سخنم را تکرار کردم.

پیامبر خدا جفرمودند: «ای ابا هریره! قلم تقدیر به سرنوشتت خشک شده است، یا خود را خصی کن، و یا مرا بگذار» [۳].

[۲] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) خصی‌کردن عبارت از آن است که بیضتین انسان و یا حیوان کشیده و یا رگ‌های آن قطع گردد، که در این صورت قدرت به بارور ساختن وجماع کردن برایش نمی‌ماند، و این عمل در شریعت نصاری جائز بود و رواج داشت، ولی پیامبر خدا جاز آن نهی کردند، بنابراین در شریعت اسلام این کار برای انسان به اتفاق علماء جواز ندارد.. ۲) کسی که از بی‌زنی رنج می‌برد، و قدرت به ازدواج کردن را ندارد، طوری که نبی کریم جفرموده‌اند، روزه بگیرد، ابن عبدالبر در (الاستیعاب) به سند خود از عثمان بن مظعون روایت می‌کند که گفت: یا رسول الله! در وقت جهاد بی‌زنی بر ما دشوار تمام می‌شود، آیا اجازه می‌دهید که خود را خصی کنیم؟ پیامبر خدا جفرمودند: نه، ولی ای ابن مظعون! روزه بگیر، زیرا روزه سبب مهار شدن شهوت می‌گردد. [۳] ای احکام و مسائل متعلق به این خدیث آنکه: ۱) طوری که هم اکنون یاد آور شدیم، خصی کردن در اسلام جواز ندارد و حرام است، و اینکه پیامبر خدا جبرای ابو هریرهسگفتند یا خود را خصی کن، و یا مرا بگذار، روی تهدید بود، نه روی روا دانستن این کار، و این فرموده مانند این قول خداوند متعال است که می‌فرماید: ﴿فَمَن شَآءَ فَلۡيُؤۡمِن وَمَن شَآءَ فَلۡيَكۡفُرۡ، در حالی که کافر شدن به هیچ وجه جواز ندارد. ۲) در تیسیر القاری آمده است که در بعضی روایات در لفظ حدیث نبوی شریف عوض (فاختص) (فاقتصر) به معنی اقتصار و تسلیم آمده است، یعنی: در صورتی که قدرت به ازدواج کردن نداری، در برابر این تقدیر خداوند تسلیم شو، زیرا راه دیگری وجود ندارد، والله تعالی أعلم.