۲٠- باب: فَضْلِ ذِكْرِ الله عَزَّ وَجَلَّ
باب [۲٠]: فضیلت ذکر خداوند عز وجل
۲٠۸٩- عَنْ أَبِي مُوسَى س، قَالَ: قَالَ النَّبِيُّ ج: «مَثَلُ الَّذِي يَذْكُرُ رَبَّهُ وَالَّذِي لاَ يَذْكُرُ رَبَّهُ، مَثَلُ الحَيِّ وَالمَيِّتِ» [رواه البخاری: ۶۴٠٧].
۲٠۸٩- از ابو موسیسروایت است که گفت: پیامبر خدا جفرمودند: «کسی که خدا را ذکر میکند و کسی که ذکر نمیکند، مانند شخص زنده و شخص مرده است» [۲۳۵].
۲٠٩٠- عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «إِنَّ لِلَّهِ مَلاَئِكَةً يَطُوفُونَ فِي الطُّرُقِ يَلْتَمِسُونَ أَهْلَ الذِّكْرِ، فَإِذَا وَجَدُوا قَوْمًا يَذْكُرُونَ اللَّهَ تَنَادَوْا: هَلُمُّوا إِلَى حَاجَتِكُمْ قَالَ: «فَيَحُفُّونَهُمْ بِأَجْنِحَتِهِمْ إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْيَا» قَالَ: فَيَسْأَلُهُمْ رَبُّهُمْ، وَهُوَ أَعْلَمُ مِنْهُمْ، مَا يَقُولُ عِبَادِي؟ قَالُوا: يَقُولُونَ: يُسَبِّحُونَكَ وَيُكَبِّرُونَكَ وَيَحْمَدُونَكَ وَيُمَجِّدُونَكَ قَالَ: فَيَقُولُ: هَلْ رَأَوْنِي؟ قَالَ: فَيَقُولُونَ: لاَ وَاللَّهِ مَا رَأَوْكَ؟ قَالَ: فَيَقُولُ: وَكَيْفَ لَوْ رَأَوْنِي؟ قَالَ: يَقُولُونَ: لَوْ رَأَوْكَ كَانُوا أَشَدَّ لَكَ عِبَادَةً، وَأَشَدَّ لَكَ تَمْجِيدًا وَتَحْمِيدًا، وَأَكْثَرَ لَكَ تَسْبِيحًا قَالَ: يَقُولُ: فَمَا يَسْأَلُونِي؟ قَالَ: «يَسْأَلُونَكَ الجَنَّةَ» قَالَ: يَقُولُ: وَهَلْ رَأَوْهَا؟ قَالَ: يَقُولُونَ: لاَ وَاللَّهِ يَا رَبِّ مَا رَأَوْهَا، قَالَ: يَقُولُ: فَكَيْفَ لَوْ أَنَّهُمْ رَأَوْهَا؟ قَالَ: يَقُولُونَ: لَوْ أَنَّهُمْ رَأَوْهَا كَانُوا أَشَدَّ عَلَيْهَا حِرْصًا، وَأَشَدَّ لَهَا طَلَبًا، وَأَعْظَمَ فِيهَا رَغْبَةً، قَالَ: فَمِمَّ يَتَعَوَّذُونَ؟ قَالَ: يَقُولُونَ: مِنَ النَّارِ، قَالَ: يَقُولُ: وَهَلْ رَأَوْهَا؟ قَالَ: يَقُولُونَ: لاَ وَاللَّهِ يَا رَبِّ مَا رَأَوْهَا، قَالَ: يَقُولُ: فَكَيْفَ لَوْ رَأَوْهَا؟ قَالَ: يَقُولُونَ: لَوْ رَأَوْهَا كَانُوا أَشَدَّ مِنْهَا فِرَارًا، وَأَشَدَّ لَهَا مَخَافَةً، قَالَ: فَيَقُولُ: فَأُشْهِدُكُمْ أَنِّي قَدْ غَفَرْتُ لَهُمْ، قَالَ: يَقُولُ مَلَكٌ مِنَ المَلاَئِكَةِ: فِيهِمْ فُلاَنٌ لَيْسَ مِنْهُمْ، إِنَّمَا جَاءَ لِحَاجَةٍ. قَالَ: هُمُ الجُلَسَاءُ لاَ يَشْقَى بِهِمْ جَلِيسُهُمْ» [رواه البخاری: ۶۴٠۸].
۲٠٩٠- از ابو هریرهسروایت است که گفت: پیامبر خدا جفرمودند: «برای خدا فرشتههایی است که به راهها میروند و اهل ذکر را جستجو میکنند، چون مردمی را که به ذکر خدا مشغولاند پیدا کردند، [به یکدیگر خود] صدا میکنند که: بیائید که گمشدۀ شما اینجا است، سپس با بالهای خود به اطراف این مردم آن قدر تجمع میکنند که تا آسمان دنیا، میرسند.
و خداوند متعال در حالی که از همگان داناتر است، از این فرشتهها میپرسد: بندگانم چه میگویند؟
فرشتهها میگویند: حمد و ثنا و تسبیح و تهلیل تو را میگویند:
میگوید: آیا اینها مرا دیدهاند؟
فرشتهها میگویند: نه خیر، به خداوند سوگند است که تو را ندیدهاند.
میگوید: اگر مرا میدیدند چگونه میبودند؟
میگویند: اگر تو را میدیدند از این بیشتر تو را عبادت و تمجید و تحمید نموده و تسبیح تو را میگفتند.
میگوید: اینها از من چه میخواهند؟
میگویند: از تو بهشت میخواهند.
میگوید: آیا بهشت را دیدهاند؟
میگویند: پروردگارا! به خداوند سوگند که آن را ندیدهاند.
میگوید: اگر بهشت را میدیدند چگونه میبودند؟
میگویند: اگر بهشت را میدیدند از این هم بیشتر آرزویش را نموده و بیشتر مطالبهاش میکردند، و به آن رغبت زیاد تری میداشتند.
میگوید: از چه چیز پناه میجویند؟
میگویند: از آتش دوزخ.
میگوید: آیا دوزخ را دیدهاند؟
میگویند: پروردگارا! به خداوند سوگند است که ندیدهاند.
میگوید: اگر دوزخ را میدیدند چگونه میبودند؟
میگویند: اگر میدیدند از این بیشتر از آن گریزان بوده و بیشتر میترسیدند.
خداوند متعال میگوید: پس من شما را شاهد میگیرم که ایشان را بخشیدم.
فرشتۀ از فرشتگان میگوید: در بین اینها فلانی است که با ایشان ذکر نکرده است، بلکه برای انجام کاری در مجلس آنها اشتراک نموده است.
[خداوند متعال] میگوید: اینها کسانیاند که هم نشینان آنها نیاید بدبخت شوند» [۲۳۶].
[۲۳۵] یعنی کسی که خدا را ذکر میکند، مانند شخصی است که زنده است، و کسی که خدا را ذکر نمیکند، مانند شخصی است که مرده است، زیرا زندگی حقیقی، زندگی قلب است، و کسی که خدا را ذکر میکند، قلبش زنده است، و کسی که قلبش زنده باشد، خودش نیز زنده است، و کسی که خدا را ذکر نمیکند و به یاد خدا نمیباشد، قلبش مرده است، و کسی که قلبش مرده باشد، زندۀ حقیقی شمرده نمیشود، زیرا در این حالت نه خودش از خود بهرۀ میبرد و نه دیگران.
[۲۳۶] از این دانسته میشود که صحبت اثر دارد، و همنشین نیکان نیک است، ولو آنکه عمل آنها را انجام نداده باشد، و همنشین بدان بد است، ولو آنکه عمل آنها را انجام نداده باشد، سعدی علیه الرحمه میگوید:
پسر نوح با بدان بنشت
خاندان نبوتش گم شد
سگ اصحاب کهف روزی چند
پی نیکان گرفت مردم شد