۱- باب: إِثْمِ مَنْ أَشْرَكَ بِالله
باب [۱]: گناه کسی که به خدا شریک میآورد
۲۱٧۵- عَنِ ابْنِ مَسْعُودٍ س، قَالَ: قَالَ رَجُلٌ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، أَنُؤَاخَذُ بِمَا عَمِلْنَا فِي الجَاهِلِيَّةِ؟ قَالَ: «مَنْ أَحْسَنَ فِي الإِسْلاَمِ لَمْ يُؤَاخَذْ بِمَا عَمِلَ فِي الجَاهِلِيَّةِ، وَمَنْ أَسَاءَ فِي الإِسْلاَمِ أُخِذَ بِالأَوَّلِ وَالآخِرِ» [رواه البخاری: ۶٩۲۱].
۲۱٧۵- از ابن مسعودسروایت است که گفت: شخصی گفت: یا رسول الله! آیا از آنچه که در جاهلیت انجام دادهایم مورد مؤاخذه قرار میگیریم؟
فرمودند: «کسی که در اسلام کارهای نیک انجام دهد، از آنچه که در جاهلیت انجام داده است مؤاخذه نمیشود، و کسی که در اسلام کارهای بدی انجام دهد، از آنچه که در اول و آخر انجام داده است، مؤاخذه میگردد» [۳۲۲].
[۳۲۲] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) مراد از کار بد در اسلام، ردت و برگشتن از اسلام است، یعنی کسی که در حالت کفر مرتکب اعمال بدی گردیده و مسلمان میشود، و باز از اسلام برگردد، از هرکار بدی که در حال کفر و اسلام انجام داده است، مؤاخذه میگردد، و اگر از اسلام برنگردد، فقط از کارهای بدی مؤاخذه میگردد که در حال اسلام انجام داده است، و از آنچه که در حال کفر انجام داده بود، مؤاخذه نمیگردد، زیرا قاعدۀ کلی آن است که: «اسلام گناهان پیش از خود را محو میسازد». ۲) اسلام گناهان پیش از خود را محو میسازد نه حقوق پیش از خود را، به این معنی که اگر بر ذمۀ کافر پیش از مسلمان شدن حقی از حقوق بود، و بعد از آن مسلمان شد، این مسلمان شدنش سبب سقوط آن حق نمیگردد، و بعد از آن مسلمان شد، این مسلمان شدنش سبب سقوط آن حق نمیگردد، مثلا: اگر کسی در حال کفر از کسی قرضی گرفته بود و بعد از آن مسلمان شد، قرضش ساقط نمیگردد، و باید آن را اداء نماید، ولو آنکه صاحب قرض کافر باشد.