فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد ششم

فهرست کتاب

۱- باب: حَبْسِ نَفَقَةِ الرَّجُلِ قُوتَ سَنَةٍ عَلَى أَهْلِهِ وَكَيْفَ نَفَقَاتُ الْعِيَالِ
باب [۱]: ذخیره کردن قوت یکسالۀ اهل و اولاد، و کیفیت نفقۀ خانواده

۱- باب: حَبْسِ نَفَقَةِ الرَّجُلِ قُوتَ سَنَةٍ عَلَى أَهْلِهِ وَكَيْفَ نَفَقَاتُ الْعِيَالِ
باب [۱]: ذخیره کردن قوت یکسالۀ اهل و اولاد، و کیفیت نفقۀ خانواده

۱۸۸۶- عَنْ عُمَرَ س: «أَنَّ النَّبِيَّ جكَانَ يَبِيعُ نَخْلَ بَنِي النَّضِيرِ، وَيَحْبِسُ لِأَهْلِهِ قُوتَ سَنَتِهِمْ» [رواه البخاری: ۵۳۵٧].

۱۸۸۶- از عمرسروایت است که پیامبر خدا جخرمای بنی نضیر را می‌فروختند و قوت یکسالۀ خانوادۀ خود را ذخیره می‌کردند [۵٧].

[۵٧] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) (بنی نضیر): قومی از یهود خیبر است، و در نسب به حضرت هارون برادر حضرت موسیمی‌رسند، و نخلستان‌های این مردم، بدون جنگ و لشکر کشی به دست مسلمانان افتاده بود، و چنین مالی حق پیامبر خدا جمی‌باشد. ۲) پیامبر خدا جخرماهای آن نخلستان‌ها را می‌فروختند، و از قیمت آن، مصارف یکسالۀ ازواج مطهرات را بر می‌داشتند، ولی چون شخص محتاج و یا فقیری می‌آمد، از آن مال برایش می‌دادند، و همان بود که در مدت اندکی تمام می‌شد، این حدیث رد بر کسانی است که می‌گویند: ذخیره کردن مال، رواه نیست، زیرا چنین عملی منافی با توکل است، و بدون شک این سخن باطل است، زیرا اگر ذخیره کردن مال منافی با توکل می‌بود، هیچگاه پیامبر خدا جبه آن اقدام نمی‌کردند.